حکایت ملانصرالدین و الاغ مرده | ملا نصر الدین که با الاغ مرده اش کلی پول درآورد!
حکایت ملانصرالدین و الاغ مرده: داستان ها و حکایات ملا نصرالدین هیچگاه قدیمی نمی شوند. این داستان ها علاوه بر سرگرمی می توانند حاوی نکات جالبی باشند. در حکایت ملانصرالدین و الاغ مرده، افراد رند و زیرک به تصویر کشیده می شود که می توانند به آسانی هر نقص و اشتباه را به نفع خود تغییر دهند. با بخش سرگرمی مجله اینترنتی گفتنی همراه باشید.
این هم جالبه: بازی فکری: اگه اهل فیلمای تخیلی هستی بگو کدوم زامبی فضاییه؟!
این هم جالبه: چیستان: آن چیست که ذاتش آب است و دشمنش هم آب؟
حکایت ملانصرالدین و الاغ مرده
ملا نصرالدین از کسی یک الاغ خرید به قیمت صد سکه. فروشنده الاغ به ملا گفت، امروز کمی با الاغ کار دارم، کرایه اش را به تو میدم، تو فردا بیا و الاغت را تحویل بگیر. ملا خوشحال شد، قبول کرد و به راهی شد.
فردای آن روز مرد فروشنده خودش را سراسیمه به خانه ملانصرالدین رساند و گفت: خبر بدی باید بهت بدم. دیشب الاغ در طویله مرد!
ملا نصرالدین بلافاصله گفت: خوب اشکالی نداره، پولم را بده!
اما فروشنده گفت: متاسفانه دیروز تمام پولی را برایم دادی، خرج کردم. یک گوسفند و مقدار وسایل خریدم.
ملا نصرالدین فکری کرد و گفت: حالا که این اتفاق افتاده است، کاری نمیشه کرد. تو همان الاغ مرده را به من تحویل بده.
فروشنده نگاهی با تعجب کرد و گفت: با جسد الاغ مرده چکار می خواهی بکنی!؟
ملانصرالدین خیلی جدی گفت: می خواهم با آن تجارت کنم!
فروشنده بیشتر تعحب کرد. اما در نهایت گفت: باشد، الاغ را برایت می آورم.
ملانصرالدین خوشحال شد و بعد به فروشنده گفت: درباره الاغ مرده با هیچکس حتی خانواده صحبت نکن. اینکه الاغ مرده را به من تحویل داده ای؟
ملا نصرالدین و الاغ تازه
مدتها از این ماجرا گذاشت. روزی از روزها، فروشنده ملانصر الدین را در بازار دید که سوار بر الاغی چموش و جوان شده است.
پرسید با الاغ مرده چه کردی؟
ملا نصرالدین هم خندید و گفت: الاغ را به قرعه کشی گذاشتم. سهم هر بلیت را 2 سکه تعیین کردم. پانصد بلیت فروختم.
فروشنده گفت: خوب این که بد شد! قطعا برنده قرعه کشی وقتی فهمید الاغ مرده جار و جنجال به راه انداخته.
ملا نصرالدین خندیدو گفت: نه اتفاقا وقتی فهمید الاغ مرده، دو سکه اش را به او برگرداندم. خیلی هم خوشحال شد.
امیدواریم از حکایت ملانصرالدین و الاغ مرده لذت برده باشید. شما هرروزه در مجله اینترنتی گفتنی مطالب متنوعی از انواع حکایت و ضرب المثل و داستان را می توانید ببینید و لذت ببرید. همچنین می توانید در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام و فیس بوک گفتنی ما را دنبال کنید.
این مطالب هم جالبن:
چیستان: من زنده نیستم، اما پنج انگشت دارم، من چیستم؟
چیستان: من زنده نیستم، اما پنج انگشت دارم، من چیستم؟
بازی فکری: میتونی بگی کدوم یک از افراد حاضر در عروسی یک انسان نمی باشد؟
تست بینایی: اگه بتونی سه گوسفند متفاوت رو در 10 ثانیه تشخیص بدی بیناییت حرف نداره؟
بازی فکری: با دلیل بگویید کدام فرد وضع مالی خوبی ندارد؟
تست بینایی: فکر میکنی اونقدر چشمات قوی هست بتونی کارت متفاوت رو 10 ثانیه ای پیدا کنی؟!