;
سرگرمی

رابطه پنهانی بودا و زن فاحشه که مردان روستا را حیرت زده کرد!

رابطه پنهانی بودا و زن فاحشه که بسیار جذاب است. اگر می خواهید این داستان را بفهمید با سرگرمی گفتنی همراه باشید. ماجرای این حکایت چیست؟

بودا به دهی سفر کرد.
زنی که مجذوب سخنان او شده بود از بودا خواست تا مهمان وی باشد.
بودا پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد.

کدخدای دهکده هراسان خود را به بودا رسانید و گفت:
این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید.
بودا به کدخدا گفت:
یکی از دستانت را به من بده.
کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت.
آنگاه بودا گفت: حالا کف بزن.
کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند.
بودا لبخندی زد و پاسخ داد:
هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند.
بنابراین مردان و پول‌هایشان است که از این زن، زنی هرزه ساخته‌اند.
برو و به جای نگرانی برای من نگران خودت و دیگر مردان دهکده ات باش.

مطالب جالب پیشنهادی:

پیشنهادی: داستان مهمان و همبستر شدن با زن صاحب خانه+ حکایت مثنوی

عالیه: سوسک چت عاشقانه پسر با دختر: ویدیوی چتی که هیجان زده میشین!

تست شخصیت: آیا معمولاً در موقعیت‌های جدید فردی جسور هستید یا محتاط؟

جالب است بداند: استایل پرنسس های دیزنی واگعیه یا کیکه؟

زشت ترین ضرب المثل قدیمی: داستان گربه را دم حجله باید کشت!

اگه هرکول پوآرو هستی بگو کدوم زوج هنوز ازدواج نکردن؟

حکایت جذاب مردی که از زنان دوری می کرد به تله افتاد!

داستان ضرب المثل بی مایه فتیره

از داستاهای کهن و عامیانه،حکایت پادشاه و خواستگاری از دخترش(پشمالو)

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

17 + هفت =

دکمه بازگشت به بالا