تبلیغات نژادپرستی پرفروش ترین خمیردندان تایلندی، سیاه پوستان جهان را ناراحت کرد!

تبلیغات نژادپرستی: این آگهی تبلیغاتی که از تشبیه نژاد برای تبلیغ خمیر دندان گیاهی سیاه استفاده می‌کند، متعلق به تایلند در حدود سال 2000 است، زمانی که تایلند دستخوش تغییرات اجتماعی در مورد مسائل نژادپرستانه نسبت به آفریقایی‌ها بود.

این آگهی بازرگانی جنجال زیادی بر سر این موضوع ایجاد کرد (که در واقع راهی عالی برای جلب توجه بود، اما با این حال توانست از موضوع واقعی یعنی خمیر دندان دور شود) و از این طریق، تبلیغ بدنام شد.

در ادامه ویدیوی تبلیغ خمیردندان گیاهی را ببینید:

ویدیو درباره چیست؟

تبلیغات نژادپرستی: در صحنه آغازین، یک کودک تایلندی وجود دارد که برای بادکنک گم شده اش گریه می کند که به نظر می رسد بالای تیر چراغ گیر افتاده است. سپس یک مرد سیاه پوست تنومند در حال راه رفتن از راه می رسد و کودک را می بیند.

او از روی همدردی، از ستون چراغ بالا می رود تا بادکنک را برای او پایین بیاورد، در تمام مدتی که یک نوع موسیقی غم انگیز/معصومانه در حال پخش است که او این کار را انجام می دهد، که واقعاً نشان دهنده ژست مهربان او است.

وقتی مرد سیاه‌پوست می‌خواهد بادکنک را برگرداند، مادر کودک می‌آید و به حالت محافظتی دختر را از او دور می کند و کلمات زننده‌ای به مرد سیاه‌پوست می‌گوید.

مرد سیاه پوست پس از آن با اندوه در حالی که بادکنک در دست دارد به خانه خود ادامه می دهد و آن را با بسیاری از بادکنک های دیگر در اتاقی قرار می دهد، به این معنی که نشان می دهد این تراژدی غم انگیز نژادپرستانه اغلب برای او اتفاق می افتد.

سپس روی جایی که فکر می‌کنید تختش است دراز می‌کشد، اما معلوم می‌شود که تخت او یک مسواک غول‌پیکر است که در آن صحنه به نمایش خمیردندان سیاه رنگ محو می شود و به دنبال آن عبارت “به نظر می رسد می تواند فریبنده باشد”  ظاهر می شود، به این معنی که با وجود این واقعیت که خمیر دندان سیاه است و به نظر می رسد فقط دندان های شما را کثیف تر می کند، در واقع بدون توجه به این مسئله دندان های خود را تمیز کنید!

چرا این تبلیغات نژادپرستی بعضی ها را شوکه کرد یا به خنده انداخت؟!

یک کارشناس در حوزه رسانه و تبلیغات می گوید:

این یک تبلیغ عجیب و غریب است، به ویژه با توجه به اینکه موضوعات نژادپرستی در مقابل خمیر دندان در دو طرف کاملا متفاوت از طیف قرار دارند. در ابتدا برای من خنده دار بود، اما پس از حدود 50 بار تماشای آن، به طور شگفت انگیزی بسیار جذاب شد.

در واقع دندان های شما را بدون در نظر گرفتن تمیز می کند. این یک تبلیغ عجیب و غریب است، در ابتدا برای من خنده دار بود، اما پس از حدود 50 بار تماشای آن، به طور شگفت انگیزی بسیار جذاب شد.

برای تحلیل شخصیت های این آگهی تبلیغاتی ابتدا از دختر بچه شروع می کنم. دختر کوچولو تصویری از بیگناهان برای مخاطب است.

چیزی که از این هم قانع کننده تر است، گریه دختر است که بینندگان را تحت تأثیر قرار می دهد. سپس مرد سیاهپوستی است که از راه می رسد و در نگاه اول می توان تمام تعصبات نژادپرستانه ای را که در آن زمان در مورد او وجود داشت در نظر گرفت، اما یک بار او به دختر کوچک کمک می کند (زیرا کمک به کودکان الگوی حسن نیت است. )

ما او را در نور جدیدی می بینیم که در نهایت برای توضیح شرایط مشابه پیرامون خمیر دندان سیاه استفاده خواهد شد. سپس شخصیت سوم وجود دارد: مادر

اگر مکان و زمان بندی آن نبود، این تبلیغ اهمیت چندانی نداشت. در آگهی بازرگانی به طور ضمنی گفته می شود که مکان تایلند معاصر است، به ویژه محله یهودی نشینی به نظر بخشی از تایلند که در آن می توان به راحتی یک ساکن سیاه پوست را پیدا کرد.

بدیهی است که این سناریویی است که در نزدیکی خانه اتفاق می افتد زیرا در واقع در خانه است. می توان به بیرون رفت و این را دید و با توجه به زمان ترسیم بیشتر شرایط، عناصر نژادپرستی معاصر معرفی می شوند.

با این حال، بافت اجتماعی تایلند در آن زمان در یک دوره انتقالی قرار دارد و مانند آمریکا، در حدود دهه 70 تا 80 بود که آفریقایی‌ها شروع به تطبیق بهتر با محدوده پذیرش اجتماعی در تایلند کردند. این تبلیغ برای آن عنصر انتقالی و برای مخاطبان چپ و همچنین آفریقایی ها جذاب بود.

این تبلیغ این بحث را مطرح می کند که چیزی را نباید از روی ظاهر آن قضاوت کرد. این استدلال را با نمونه ای از یک مرد سیاه پوست مهربان ارائه می‌کند که به اشتباه به دلیل رنگ پوستش مورد قضاوت قرار گرفت!

بنابراین از این ادعا دفاع می کند که فقط به این دلیل که خمیردندانی که می خواهند بفروشند سیاه است همچنان دندان های شما را تمیز می کند.

مشکل این ابزار استفاده از قیاس برای اثبات یک نکته این است که دو موضوع نژادپرستی و خمیردندان کاملاً متفاوت هستند و مقایسه آنها تقریباً به جای جدی بودن آنچه در ابتدا مورد نظر بود، تبلیغات تجاری را کمیک می کند.

به علاوه منطقی بودن چنین ارتباطی بین این دو موضوع مشکوک است که این امر برخی از نکات مشروعیت را نیز از این آگهی می گیرد. لوگو چیزی نیست که من می بینم که در این تبلیغ به خوبی استفاده شده است،

ساختار این تبلیغات نیز عجیب است، در درجه اول فقط به این دلیل که انتقال از موضوع نژادپرستی به خمیر دندان بسیار ناگهانی و غیرمتعارف است. 40 ثانیه اول آگهی بازرگانی یک موضوع ثابت را حفظ می کند که غم انگیز است، اما پس از آن همه اینها ناگهان مشخص می شود که تخت مرد سیاه پوست مسواک است، و شما دقیقاً مانند “صبر کنید. . . چی؟”

این انتقال چنان تغییر ناگهانی احساس است که در واقع به نوعی با سر شما پیچ می‌خورد و کل ماجرا را شبیه یک شوخی می‌کند.

تحویل و سبک این تبلیغ به جز انتقال موضوع، همه به خوبی انجام شد. در ابتدا، زمانی که مرد سیاهپوست تصمیم گرفت به دختر کوچک کمک کند، مقدمه بسیار گرم شد، در تمام مدتی که یک کودک در حال آواز خواندن بود. سپس هنگامی که یک مرد سیاهپوست به اشتباه قضاوت می شود، شما برای او احساس دلسوزی می کنید، و هنگامی که به خانه اش باز می گردد و بالن های دیگر را می بینید تا نشان دهید که او اغلب به اشتباه قضاوت می شود، واقعاً با تراژدی طولانی مدت زندگی او همدردی می کنید.

این قسمت بسیار عالی منتقل شد. تا زمانی که همه آنها مانند “اوه بله، این دقیقاً مانند خمیر دندان ماست” دود شد و به هوا رفت و نحوه ارائه آن ناخوشایند و مبهم بود.

در درازمدت، این آگهی تبلیغاتی قطعاً جلب توجه می‌کرد، زیرا جنجال‌های زیادی را برانگیخت و مهم نیست که از چه نظر به آن نگاه کنید، غیرمتعارف بودن آگهی همان چیزی است که به آن جادو می‌دهد.

چه کسی آن را خنده دار، دلگرم کننده یا غم انگیز درک کند، این پیام را ارسال می کند که “به این محصول نگاه کنید.” به طور کلی، اگر بخواهم به این تبلیغات در مقیاس 1 تا 10 امتیاز بدهم، به آن نمره 7 می دهم، هم به دلیل منحصر به فرد بودن و هم ساختار ناراحت کننده آن.

نظر شما درباره تبلیغات نژادپرستی خمیردندان چه بود؟ آیا فکر می کنید خلاقانه است یا احمقانه و نادرست؟