ایران: ماریسیا یک دختر لهستانی علاقه مند به سفر است که طی سفرهایی که دور دنیا انجام داده 5 هفته هم در ایران مستقر بوده است. وی از سفر به ایران ابراز رضایت کرده و معتقد است که بسیاری از مردم کشورش تصور اشتباهی درباره ایران دارند و داستان های عجیب و ترسناکی که درباره ایران می گویند حقیقت ندارد.
او تجربیات خودش را از این سفر و فرهنگ مردم ایران در وبلاگ شخصی خود با عنوان ” نکات جالب درباره ایران که نمی دانستید” به اشتراک گذاشته است.
1. قوانین “تعارف”
بدون شک “تعارف کردن” اولین چیزی است که ذهن هر توریستی را درگیر می کند.از نظر ماریسیا اولین چیزی که باید در ایران یاد بگیرید تعارف کردن است چرا که بخش عظیمی از فرهنگ ایرانیان محسوب می شود. او “تعارف” را اینگونه تعریف کرده است:
” شما همیشه باید برای پرداخت پول در رستوران ها یا تاکسی اصرار کنید چرا که آنها همیشه ادعا می کنند که نمی خواهند پولی که به آنها پرداخت می کنید را قبول کنند. میزبان همیشه اصرار می کند چیزی را به میهمان خود بدهد و میهمان هم در مقابل همیشه این اصرار را رد می کند. اگر کسی شما را برای شام به خانه اش دعوت کرد یا به شما گفت که شما را تا جایی می رساند مطمئن نباشید که واقعا می خواهند آن کار را انجام دهند. شما هم باید قبل از قبول کردن چیزی بارها آن را رد کنید ، حتی چای بعد ازغذا”
با تمام این اوصاف تعارف کردن چیزی بود که ماریسیا خیلی سریع یاد گرفت و به گفته خودش یکی از دلایلی که توانسته در ایران زمان خوشی را سپری کند یادگرفتن قوانین تعارف بود.
2. مسافرت مجانی
این توریست لهستانی مردم ایران را بهترین و مهربانترین مردم جهان خواند چرا که همیشه می خواهند به افرادی که از کشورهای دیگر به آنجا سفر می کنند کمک کنند، از نظر او زمانی که در این کشور میهمان هستید نیازی نیست برای کاری بیش از 5 دقیقه صبر کنید چرا که آنها با توریست ها مهربان برخورد می کنند و در بسیاری از مواقع فقط بخاطر اینکه مسیرشان با شما یکی است شما را تا مقصد می رسانند بدون آنکه هزینه ای را از شما دریافت کنند.
او در وبلاگش نوشته است میزبانش خودش او را تا مرز شهرهای دیگر برده و برای مقصد بعدیش ماشین گرفته است و بسیاری از مردم در اتوبوس به او آب و غذا تعارف کرده اند و راننده اتوبوس از آنها پول نگرفته است. او می گوید گاهی محبت ایرانیان بیش از اندازه می شود!
3. واحد پول
چیزی که برای این توریست خیلی عجیب بود واحد پول در ایران بود چرا که واحد پول ایران “ریال” است ولی همه جا قیمت ها را به “تومان” به او می گفتند که وی با یک محاسبه ساده 1 تومان برابر 10 ریال این مساله را نیز برای خود حل کرده است. هرچند هنوز برای او عجیب بوده که چرا واحد پولی که هشتاد سال است که جایگزین شده هنوز استفاده می شود.
4. مشکل پول خرد
بعد از حل کردن مشکل محاسبه بین ریال و تومان، این توریست لهستانی با مشکل نبود پول خرد مواجه شده است و این مساله برای او عجیب در عین حال جالب بوده که وقتی جایی خرید کرده است به جای پول خرد به وی شکلات داده اند. هرچند این مساله برای او بسیار جذاب بوده است و هر بار که بابت پول خرد شکلات دریافت کرده است بسیار خوشحال شده است چرا که او به شکلات علاقه مند بوده است.
او می گوید وقتی جایی به او پول خرد داده اند این مساله به قدری برای او هیجان انگیز بوده است که آن را به همراهانش با شادی نشان داده است.
5. علاقه به شیرینی جات
او مردم ایران را مردمی علاقه مند به شیرینیجات خوانده است، او می گوید این مردم عاشق شیرینی و شکلات هستن ، همانطور که در اروپا ممکن است تعداد زیادی بانک یا داروخانه در یک نقطه بیابید، در ایران هم در گوشه و کنار همیشه شیرینی فروشی یافت می شود.
او می گوید وقتی کسی شما را به خانه خود دعوت می کند یا قبول می کند شب را در خانه آنها سپری کنید پول از شما نمی گیرند اما بابت دریافت شکلات بسیار خوشحال می شوند.
6. همه سواد دارند
ماریسیا تحصیلات و داشتن سواد را یکی از مهم ترین مسائل در ایران خواند. او می گوید تقریبا همه PhD دارند! او از اینکه تقریبا تمام مردم ایران بخصوص زنان با سواد بوده اند و در دانشگاه تحصیل کرده اند جا خورده است. او فکر می کرده که زنان در ایران از سواد بالا برخوردار نیستند و ایران را یک کشور بسته می دانسته اما پس از مواجهه با این مساله متوجه شده است که تحصیلات همیشه بخش مهمی از فرهنگ ایرانیان بوده است.
7. رانندگی دیوانه وار!
او می گوید در سفرهایش مقاصد عجیب و دیوانه کننده ای را دیده است اما در بین تمام آنها رانندگی در ایران دیوانه وارتر بوده است. او فکر می کند در ایران هیچ قانون خاصی برای رانندگی وجود ندارد! به همین دلیل است که بالاترین میزان تصادفات را در دنیا به این کشور تعلق دارد.
8. ایران، پایتخت عمل بینی در جهان
او در وبلاگش نوشته است زمانی که در کردستان بوده است دو پسر را دیده که چسب به روی بینی داشتند و با خود فکر کرده است مردم ایران چقدر با هم گلاویز می شوند که این میزان شکستگی بینی دارند!
اما وقتی وارد شهرهای بزرگتر شده این پدیده را در دخترها نیز دیده است که برای او بسیار مشهود بوده است. سپس او فهمیده است که جوانان ایرانی علاقه به عمل کردن بینی خود دارند. او حتی در وبلاگش ذکر کرده بینی در ایران نقش مهمی دارد چرا که همه به آن توجه دارند حتی وقتی آن را عمل می کنند بیشتر از مدت معمول چسب به روی بینیشان می زنند تا به بقیه نشان دهند که آن را عمل کرده اند. حتی بارها از او پرسیده اند آیا بینی خود را عمل کرده است؟ برای او جالب بود که بعضی ها فکر می کردند بینی او بینی زیباییست!
