بازیگر نقش سنان در مختار که بود؟ + عکس
بازیگر نقش سنان در مختار: رضا خندان که فوت کرد، در این سریال نقش «سنان بن انس» را بازی کرده است. شخصیتی که در واقعه کربلا حضور داشت و سر مبارک امام حسین (ع) را از بدنش جدا کرد.
بازیگر نقش سنان در مختار
شخصیت سنان در سریال مختارنامه علاقه فراوانی به خوردن شراب دارد و به همین دلیل در بخشهای زیادی از نقش خود مست است. گهگاه صداهای ناهنجاری هم از گلوی خود در میآورد. اندکی هم اعصابش خراب است. همه این ویژگی را رضا خندان جوری در مقابل دوربین میرباقری بازآفرینی کرد که همیشه تحسین میرباقری را به همراه داشت. با بخش گوناگون مجله گفتنی همراه باشید.
این هم جالبه: خانواده هادی چوپان در خارج بعد از پولدار شدن+ تصاویر
زندگینامه سنان بن انس نخعی موضوع مورد بحث ماست. پدر او ابوعمرو و پدر بزرگش انس نام داشت و او را به اسم پدربزرگش می شناختند. سنان در کوفه متولد شده است اما تاریخ ولادتش معلوم نیست.
بنا بر نقل ابن ابی الحدید از ابن هلال ثقفی، در زمان خلافت علی (ع)، سنان کودک بوده است و آن حضرت خبر می دهند که فرزند رسول خدا به دست او کشته خواهد شد. برخی تواریخ، سنان را جنگجو و شاعری سبک سر و مجنون دانسته اند. در تاریخ مرگ او اختلاف است.
این هم جالبه: درمان خانگی خون دماغ در تابستان که باید بلد باشی!
پیش بینی امیرالمومنین درباره فرزند شوم انس
«به خدا سوگند، دوستم به من خبر داد که بر سر هر مویی که در سرت هست، فرشتهای وجود دارد که تو را لعن میکند و بر سر هر مویی از ریشت شیطانی است که تو را گمراه میکند و در خانهات بچه عزیزی داری که پسر پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) را میکشد.»
این بخشی از سخنان امیرالمومنین علیه السلام خطاب به پدر سنان بن انس است. سنان را یکی از قاتلان اصلی سیدالشهدا درکربلا میدانند و حتی در نقل و قولهای تاریخی عدهای معتقدند کسی که سر امام حسین علیه السلام را از پیکر ایشان جدا کرد سنان بن انس بود.
این هم جالبه: خواص روغن مازولا و مضرات آن برای سلامتی بدن
جنایات سنان بن انس در واقعه کربلا
اقدام سنان در کشتن حسین بن علی (ع) در روز عاشورا نیز یکی از کار های وی است. پیش از پرداختن به این موضوع باید دانست یکی از کارهای سنان در این جنگ، شرکت در حمله شمر و یارانش به خیمه گاه حسین بن علی است.
هر چند در میان مردم مشهور است که حسین بن علی به دست شمر بن ذی الجوشن کشته شده، ولی میان تاریخ نگاران و مقتل نویسان، سنان بن انس نخعی، شهرت بیشتری دارد.
طبری، شرح ماجرا را چنین بیان میکند: پس از آن که شمر دستور داد به حسین حمله کنند، هر کسی از هر سو و با هر وسیله ممکن بر امام یورش برد و به اندازه ای بر وی ضربت وارد کردند که ایشان در حال افتادن بود.
در این حال، سنان بن انس بن عمرو نخعی با نیزه به سوی امام حمله برد و آن را بر بدن امام فرو کرد و به خولی دستور داد تا سر مبارکش را از بدن جدا کند. خولی میخواست امام را بکشد، ولی بر خود لرزید و عقب برگشت.
سنان فریاد زد: خدا بازوانت را بشکند و دستانت را جدا کند. سپس خود فرود آمد و سر از تن حضرت جدا کرد و به خولی بن یزید اصبحی داد.
این هم جالبه: بهترین خوراکی برای چاقی صورت: نحوه استفاده از جوانه گندم برای چاقی صورت!
چه کسی سر مطهر امام حسین (ع) را به خانه برد و سرانجامش چه شد؟
در واقعه عاشورا پس از آن که سر مطهر امام حسین (ع) را بریدند، قصد داشتند آن را نزد ابن زیاد ببرند اما چون شب بود، فردی به نام خولی سر مطهر را به خانه…
گفتهاند: سنان بر سپاهیانی که به حسین نزدیک میشدند، حمله میبرد و بیم داشت سر را از او بگیرند. وقتی سر را گرفت، آن را به خولی سپرد.
سید بن طاووس مینویسد: وقتی سنان میخواست سر مبارک حضرت را از تن جدا کند، میگفت: به خدا سوگند! سرت را از بدن جدا میکنم، در حالی که میدانم تو فرزند رسول خدایی و بهترین مردم از نظر نسب پدر و مادر هستی.
اقدام سنان در به قتل رساندن امام سوم شیعیان به اندازه ای مهم بود که یاران سنان که خود در جنگ شرکت داشتند، به سنان میگفتند: حسین بن علی و پسر فاطمه، دختر پیامبر خدا را کشتی.
مهمترین مرد عرب را که به سوی یزیدیان آمده بود و میخواست آنان را از ملکشان بر کنار کند، به قتل رسانیدی. پیش امیران خویش برو و پاداش خویش را از آنان بخواه؛ که اگر به عوض کشتن حسین، همه اموال و داراییهای خویش رابه تو دهند، کم است و شاید به همین دلیل است که طبری مینویسد: او آشفته روان بود.
سنان پس از کشتن امام حسین بر در خیمه عمر سعد آمد و با صدای بلند این اشعار را سرود:
أوفر رکابی فضّة و ذهبا
إنی قتلتُ السید المحجّبا قتلت خیر الناس اُمّا و أبا
و خیرهم إذ یُنسبون نَسبا
یعنی: رکابم را از طلا و نقره سنگین کن، که من شاه پرده دار را کشتهام کسی را کشتهام که پدر و مادرش ازهمه بهتر بودند؛ چون همه مردمان نسب خویش را بگویند، نسب وی از همه والاتر و برتر است.
عمر سعد گفت: گواهی میدهم که تو دیوانه ای. سپس دستور داد سنان را نزد وی بیاورند. ابن سعد با چوب وی را زد و گفت: ای دیوانه! چرا چنین سخنی میگویی؟ به خدا سوگند! اگر ابن زیاد، سخنان تو را بشنود گردنت را خواهد زد.
آیا سنان بن انس سر امام حسین (ع) را جدا کرد ؟
در این که چه کسی سر امام† را از تن جدا کرد، منابع تاریخی افراد ذیل را نوشته اند :
سِنانبناَنس
شَمِربنذیالجوشن[
خَوْلیّ بنیزید
شِبْلبنیزید (برادر خَوْلیّ)
حُصَینبن (نمیر) تَمیمی
مهاجربناوس تَمیمی
کثیربنعبدالله شَعْبِی
ابنجوان یما می
سِنانبناَنس با مشارکت زُرعة بنشریک
مردی از مَذْحِج
یکی از نویسندگان اهل سنت به نام سبطبنجوزی پس از نقل چند قول در تعیین قاتل (جدا کنندة سر مطهّر) امام† نوشته است: درست آن است که قاتل حسین، سنان با مشارکت شمر بوده است،
امّا با توجّه به آن که کهن ترین و معتبرترین منابع و نیز اکثر آنها، قاتل امام †را سنان دانسته اند، به نظر می رسد که قاتل مباشر و بُرندة سر مطهّر امام†، سِنانبناَنس بوده است،
امّا شمر در مقام فرمانده بخشی از لشکر، سنان را که به تعبیر گزارش های تاریخی، فردی احمق و جسور بوده است، مأمور این کار کرده است و او این مأموریت را پذیرفته و اجرا کرده است.
چنان که ابناثیر پس از نقل برخی اقوال در این باره، گفته است: صحیح آن است که حسینبنعلی ‡را سِنان بن اَنس، کشت. از این رو اگر در زیارت عاشورا و امثال آن، شمر مورد لعن قرار گرفته است،
می تواند به اعتبار دستور مستقیم وی به سنان برای انجام این کار و سایر خصومتهای او، و نیز مخالفت وی با پیشنهاد مصالحه آمیز عمرسعد به امام حسین (ع) و تحریک وی عُبَیْداللهبنزیاد را مبنی بر عدم پذیرش پیشنهاد عمرسعد دربارة به پایان رساندن این نزاع از طریق مذاکره و مصالحه، باشد.
سرانجام سنان بن انس
در چگونگی مرگ سنان بن انس نخعی روایات مختلفی در منابع نقل شده است. برخی از مورخان نوشتهاند که پس از کشتهشدن حسین بن علی و یارانش، عمر بن سعد سر حسین بن علی را به همراه سنان بن انس نزد عبیدالله بن زیاد فرستاد.
سنان پس از ورود به کاخ ابنزیاد، شروع به خواندن اشعاری که پیش از این به آن اشاره شد کرد، پس عبیدالله به شدت عصبانی شد و گفت: «اگر میدانستی که او بهترین خلق خداست پس چرا او را کشتی؟ به خدا قسم از من خیری به تو نمیرسد و مطمئن باش که من، تو را به او (حسین) ملحق خواهم کرد»، پس او را پیش آورد و گردن زد.
در نقلی دیگر هم آمده: پس از قیام مختار، مأموران او در پی سنان رفتند تا او را به سبب جنایاتش به مجازات برسانند. خبر به سنان رسید و او نیز به مانند بسیاری از قتله کربلا به بصره فرار کرد.
پس به دستور مختار خانهاش را ویران کردند. مدتی بعد سنان از بصره خارج شد و به سمت قادسیه حرکت کرد. جاسوسان مختار او را از این امر باخبر کردند پس او گروهی را برای دستگیری سنان فرستاد، آنان موفق شدند در میانهٔ راه سنان را دستگیر نمایند.
پس از دستگیری ابتدا بند بند انگشتان سنان و سپس دستها و پاهایش را قطع کردند و آن گاه او را در ظرف روغن انداختند، و کشتند.
برخی دیگر از مورخان هم بر این اعتقادند که سنان از بیم انتقام مختار، به بصره فرار کرد و همچنان زنده ماند تا اینکه روزی در مجلس حجاج بن یوسف ثقفی حاضر شد. حجاج از حاضران خواست که هر کس کار شایستهای انجام داده برخیزد و بگوید.
گروهی برخاستند و از کارهای شایسته خود سخن گفتند. در این هنگام سنان برخاست و گفت: «عمل شایسته من هم قتل حسین بن علی است.» حجاج به او گفت: «بله، کار نیکو و پسندیدهای انجام دادهای.»
چون سنان به خانه برگشت زبانش به لکنت افتاد و دیوانه شد به گونهای که در جای خود میخورد و همانجا قضای حاجت میکرد تا اینکه بعد از پانزده روز در گذشت.
این مطالب هم جالبن:
آلیسا اشمیت خرم سلطان المپیک ۲۰۲۴ + تصاویر مانکنی