سرگرمی

داستان مخصوص مهندسا؛ چرا کشتی حرکت نمی کند؟

داستان مخصوص مهندسا: یکی از روزها ناخدای یک کشتی و سرمهندس آن در این باره بحث می  کردند که در کار اداره و هدایت کشتی کدام  یک نقش مهم تری دارند.
بحث به  شدت بالا گرفت و ناخدا پیشنهاد کرد که یک روز جایشان را با هم عوض کنند. قرار گذاشتند که سرمهندس سکان کشتی را به  دست بگیرد و ناخدا به اتاق مهندس کشتی برود.
هنوز چند ساعتی از جابه  جایی نگذشته بود که ناخدا عرق  ریزان با سر و وضعی کثیف و روغن  مالی بالا آمد و گفت: «مهندس سری به موتورخانه بزن. هرقدر تلاش می  کنم، کشتی حرکت نمی کند.»
سرمهندس فریاد کشید: «البته که حرکت نمی کند، کشتی به گل نشسته است.»

مطالب جالب پیشنهادی:

حتمن بخوانید: عجیب ترین زنان ایران؛ چرا زنان قاجار سیبیل داشتند؟

پیشنهاد می شود: آزمون دقت ذهن:سگی که خودش رو تو طبیعت مخفی کرده را 10 ثانیه ای پیدا کن!

تست شخصیت جالب: شما اغلب کدام گزینه هستی؟ جزئیات عجیبی که باید بخوانید!

داستان زن بدکاره و امام موسی کاظم(ع) که باید بخوانید!

داستان عاشقانه عشق و هوس از کتاب فیه ما فیه مولانا

بهترین داستان عاشقانه ای که بعد از خواندنش احساساتی می شوید!

سارا محبی

سارا محبی هستم فارغ التحصیل سینما از دانشگاه علم و فرهنگ علاقه زیادی به دنیای سینما و اخبار و مطالب این حوزه دارم. دوست دارم جدیدترین اخبار مرتبط با سلبریتی ها رو دنبال کنم و اون ها رو با شما عزیزان هم به اشتراک بگذارم. سایر علایق: نوشتن، نقاشی و یوگا

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

4 × دو =

دکمه بازگشت به بالا