غزل شاکری متولد ۲۲ اسفند ۱۳۵۷ در تهران، بازیگر و خواننده است. فارغ التحصیل لیسانس طراحی صنعتی از دانشگاه آزاد می باشد که از طراحی داخلی شروع کرد سپس وارد طراحی صحنه شد و حالا در بازیگری و آواز می درخشد. در بخش فرهنگ و هنر از سری مطالب هنرمندان بیوگرافی غزل شاکری و تصاویری جدید از او را بعد از سال ها ببینید. با مجله گفتنی همراه باشید.
این هم جالبه: مینا هاشمی خانوم بهار بستنی ها در 52 سالگی چه شکلی شده؟+ عکس
غزل شاکری بازیگر فیلم گلنار در 45 سالگی
بیوگرافی غزل شاکری
غزل شاکری دختر «مرحوم فرشته طائرپور» تهیه کننده و فیلمنامه نویس مشهور سینما است. یک خواهر بنام «عسل» و یک برادر بنام «علی» دارد و مادرش برای بار دوم نیز ازدواج کرده است.
اولین تجربه بازیگری غزل شاکری
در سال ۱۳۶۶ وقتی ۹ ساله بود در فیلم «مرگ ماهی» به کارگردانی مرحوم کامبوزیا پرتوی که با مادرش همکار بود، اولین تجربه بازیگری را بدست آورد. یکسال بعد در فیلم «گلنار» کنار شهلا ریاحی و اکبر دودکار به شدت مشهور شد تا جایی که بعد از سال ها، قدیمی ها همچنان وی را با نام گلنار بیاد می آوردند.
یادگاری فیلم گلنار
زمانی که برای بار اول تصویر خودم را در مقابل دوربین دیدم برایم خیلی عجیب بود نمی دانستم دوست دارم یا نه و حتی قایم می شدم. لباس های گلنار و دستمال آبی و عروسک ها (به جز آن ها که در موزه سینما هستند) در دفترخانه ادبیات نگهداری می شوند.
من هم به جز چند عکس و ضبط صوتی را که به عنوان دستمزد گرفته بودم و چند وقت پیش آن را به دختری هم سن همان روزهای خودم هدیه دادم چیز دیگری ندارم.
این مطلب هم جالبه: فاطیما بهار مست مشهورترین کودک ایران در 27 سالگی+ عکس خانوادگی و بیوگرافی
غزل شاکری در کلاس موسیقی
از دوران بچگی به موسیقی علاقمند شدم با کارهای خانم «سیمین قدیری» سال ها همخوانی می کردم تا اینکه سال ۱۳۷۵ در ۱۸ سالگی به کلاس موسیقی رفتم.
این هم جالبه: علی فروتن عمو فیتیله جمعه تعطیله با چهره ای پیر کنار خانواده جوانش+ بیوگرافی
از سینما تا شهرت با شهرزاد
سومین تجربه بازیگری غزل شاکری بعد از ۱۷ سال دوری، سال ۱۳۸۴ در ۲۷ سالگی با فیلم «وقتی همه خواب بودند» در قامت بازیگر و طراح صحنه شکل گرفت.
چهارمین تجربه اش هم سال ۱۳۹۳ با سریال «شهرزاد» حسن فتحی در نقش «آذر گل دره ای» (معشوقه فرهاد) او را به اوج شهرت در ۳۶ سالگی رساند.
این هم جالبه: امید روحانی مدیر ساختمان پزشکان در کنار همسر باکلاسش + عکس و بیوگرافی
شغل اصلی
در تمام این سال ها خارج از حوزه سینما به طراحی داخلی مشغول بوم یا در پشت صحنه سینما در حوزه طراحی صحنه و لباس حضور داشتم. در موسیقی و خوانندگی هم همکاری زیادی با آهنگسازان بنام و خوش ذوقی داشتم. با خواهر و برادرم به همراه دختر و پسر خاله هایی از بچگی در خانه مادر بزرگ باهم بزرگ شده ایم، در کل بچگی گرمی را داشته ام.
از سینما تا کتاب
شانس این را داشتم مادرم عضو کانون پرورش فکری باشد برای همین سینما و کتاب تا دلتان بخواهد می رفتم و می خواندیم و بسیار هم سفر می کردیم. لاله زار را از دید بزرگترهایم می شناسم اما در واقعیت با خیابان ولیعصر خاطره بیشتری دارم، آنجا سرو کله ام زیاد پیدا می شود، واقعا عاشق درخت هایش هستم.
یعنی هر چه بیشتر سفر می کنید، قدر این خیابان را بیشتر می دانید، بنظرم جزو قشنگ ترین خیابان های دنیا است.
اولین تئاتر
آشنایی ام با عالم موسیقی، آواز و بلد بودن زبان انگلیسی من را سال ۱۳۹۲ با کنسرت تئاتر «در روزهای آخر اسفند» بروی صحنه تالار وحدت برد. یا کاری را باور دارم و می پذیرم یا نه ! چون معتقدم وقتی هنرمند جواب کارش را می گیرد که مخاطب از آن راضی باشد و اگر خودم کارم را باور نداشته باشم بعید می دانم بتوانم تماشاگر را راضی کنم که مرا باور داشته باشد.
شخصیت های مورد علاقه کودکی غزل شاکری
یادم هست علی کوچولو را خیلی دوست داشتم، بازیگرهای فیلم «پاتال و آرزوهای کوچک» و پسری را هم که در مدرسه پیرمردها بازی می کرد دوست داشتم.
کار سینمایی
● سینمایی ماهی – ۱۳۶۶
● سینمایی گلنار – ۱۳۶۷
● وقتی همه خواب بودند – ۱۳۸۴
● آینه های روبرو – ۱۳۸۸
● سارا و آیدا – ۱۳۹۵
● سازهای ناکوک – ۱۳۹۸
کار تلویزیونی
● حتی اگر شب باشد – ۱۳۹۱
● بانوی عمارت – ۱۳۹۷
شبکه خانگی
● شهرزاد – ۱۳۹۳
● خاتون – ۱۴۰۰
● جزیره – ۱۴۰۰
● جیران – ۱۴۰۱
تله فیلم
● تله فیلم حتی اگر شب باشد
تصویربردار پشت صحنه
● نیلوفر – ۱۳۸۷
طراح صحنه و لباس
● وقتی همه خواب بودند – ۱۳۸۴
● آینه های روبرو – ۱۳۸۸
دستیار صحنه
● گوشواره – ۱۳۸۵
این مطالب هم جالبن:
لطافت یوسفی مادر لیلی در چشم باد بازیگر تاجیک + عکس و بیوگرافی
اینقدر ما با اون فیلم گریه کردیم که نگو یکی گلنار یکی پرنده کوچک خوشبختی یادم میاد با بابام رفته بودیم سینما جلوتر از ما نشسته بودند و بستنی دستشون بود و فیلم پخش شد که جایی که می‌ره تو جنگل و گم میشه و خرس میاد زدم زیر گریه اون بنده خدا که در ردیف جلو نشسته بودند فکر کردند دارم واسه بستنی اونا گریه میکنم همه بستنی ها ش ون رو دادم بهم که من بیشتر زدم زیر گریه و اونام فکر کردند که بستنی ها ش ون کمه بدو رفتند برام چند مدل دیگه خریدند هنوز هیچ وقت یادم نرفته هر وقت که میبینم ش ون میگن د خوب اون روز بستنی خوردی ها به هوای فیلم از اون روز دیگه باهاشون دوست شدم و الان که بزرگ شدیم با هم هنوز دوستیم و صمیمی ولی الان این رو دیدم احساس کردم چقدر پیر شدم و چقدر خوب بود اون دوران بچگی یادش بخیر و الان قطره اشکی چکید بخاطر اون دوران موفق باشید
اگر غرل جان شاکری تصمیم به ازدواج گرفت.من خوشحال خواهم شد که در خدمت و گرفتارش باشم.
اونوقت تو رو چجوری پیدا کنه ک بات ازدواج کنه؟😂😂😂😂