داستان کوتاه زنی که عاشق دعوا با شوهرش بود!
داستان دعوای زن و شوهر: تمام مردم ده کوچک ما خانم و آقای نعیمی را می شناختند، آن هم به خاطر پارادوکس رفتاری و تضاد شدیدی که میان این زن و شوهر مسن وجود داشت.
خانم نعیمی مدام در حال دعوا با پیرمرد بود، اما آقای نعیمی هیچ گاه یک کلمه هم جواب او را نمی داد. با این حال آن که همیشه دمغ و ناراحت دیده می شد، پیرزن، بود!
مردم می گفتند: جالبه… شوهر بیچاره اش یک کلمه هم جوابش رو نمی ده، اما باز هم همیشه دمغ و دلخوره!
این وضع ادامه داشت تا اینکه ناگهان خانم نعیمی تبدیل شد به سرزنده ترین پیرزن ده! نه اینکه فکر کنید از دعوا با شوهرش دست برداشت که اتفاقاً در این اواخر تندخوتر هم شده بود!
اتفاق عجیب این بود که بر خلاف همیشه، آقای نعیمی چند وقتی بود که وقتی زنش با گفتن یک کلمه با او دعوا می کرد، او پنج کلمه جوابش را می داد!
پیرمردهای ده که حیران شده بودند، آنقدر به آقای نعیمی اصرار کردند تا سرانجام پیرمرد رازش را بر ملا کرد: من تازه فهمیدم زن بیچاره ام به این خاطر ناراحت است که سکوت مرا دال بر بی تفاوتی ام نسبت به خودش می داند! حالا که جوابش را می دهم، باور کرده که دوستش دارم!
مطالب جالب پیشنهادی:
پیشنهاد می شود: تست شخصیت: با انتخاب یک پر به وجود واقعی خود پِی ببرید که چگونه فردی هستید!
حتمن بخوانید: داستان کوتاه خوشگلی زیاد که باعث دردسر شد!
چیستان جالب: آن چیست که روز را کنار پنجره می گذراند و شب ها ناپدید می شود؟
تست شخصیت: یک پلیور را انتخاب کنید و ما نشان خواهیم داد که آیا شما یک فرد بدبین هستید یا خوشبین!
آیا می توانید 4 تفاوت را در 12 ثانیه تشخیص دهید؟ فقط نوابغ واقعی موفق خواهند شد!
حکایت قدرت بدنی عجیب مرد لاغر که او را زنده نگه داشت!