;
سبک زندگیمهارت های زندگی

ساده‌‌‌‌لوحی: اگر دوستان و فامیل از شما سواستفاده می کنند بخوانید!

همیشه از اطرافیانمان می‌شنویم که می‌گویند حواستان را جمع کنید گول پیامک‌ها یا تماس‌های کلاهبرداران را نخورید، گداهای حقه‌باز فریبتان ندهند یا شرکت‌های سرمایه‌گذاری از ساده‌لوحی‌تان سوءاستفاده نکنند.

از‌این‌رو همواره احساس می‌کنیم در معرض کلاهبرداری هستیم و برای آنکه اَنگ ساده‌لوحی نخوریم قید همۀ خطرات را می‌زنیم. البته اعتماد به پیشنهادهای جذابِ هرزنامه‌ها یا سرمایه‌گذاری در شرکت‌های مشکوک عاقلانه نیست اما آیا اطمینان به غریزۀ احتیاط همیشه و همه‌جا درست است؟ آیا تر30س از ساده‌لوحی موجب نمی‎‌شود ارزش‌های انسانی‌مان را نیز نادیده بگیریم و با پیامدهای ناگوار سیاسی و اجتماعی مواجه شویم؟

ساده‌‌‌‌لوحی خیلی احساس بدی دارد

ساده‌‌‌‌لوحی خیلی احساس بدی دارد. به ضرب‌‌‌‌المثل‌‌‌‌های زیادی فکر کنید که دراین‌‌‌‌باره وجود دارند و معنای همه‌‌‌‌شان به ساده‌‌‌‌لوحی برمی‌‌‌‌گردد: «کلاهت را باد نبرد!»، «پول ساده‌‌‌‌لوح راحت از دستش درمی‌‌‌‌آید»، «تا ابله در جهان است، مفلس درنمی‌‌‌‌ماند»، «آدم احمق همه‌‌‌‌جا پیدا می‌‌‌‌شود».

پیامْ واضح است: ساده‌‌‌‌لوح نباشید، ولی سخت است که این نصیحت را آویزۀ گوش خود کنیم؛ ظاهراً این‌‌‌‌گونه است که واقعیتْ عرصۀ نبرد شیادان و ساده‌‌‌‌لوحان است.

در خانه، محیط کار، و اخبار. آیا دورکاری از زیر کار دررفتن است؟ آیا بخشیدن بدهی دانشجویان دلسوزانه و عاقلانه است یا توهین به ساده‌‌‌‌لوح‌‌‌‌هایی است که قبلاً بدهی‌‌‌‌شان را پرداخت کرده‌‌‌‌اند؟

احساس فریب خوردن، به‌‌‌‌لحاظ شناختی و هیجانی، بسیار شدید است. این احساس به قدری آزارنده است که آدم‌‌‌‌ها بسیار تلاش می‌‌‌‌کنند تا مطمئن شوند چنین چیزی اتفاق نمی‌‌‌‌افتد.

گاهی عامدانه یا از روی احتیاط سعی می‌‌‌‌کنیم از قرارگرفتن در چنین موقعیتی اجتناب کنیم: من ایمیل‌‌‌‌هایی را که داخل پوشۀ هرزنامه رفته‌‌‌‌اند باز نمی‌‌‌‌کنم. حتی اگر این ایمیل‌‌‌‌ها چیزی را به من پیشنهاد دهند که واقعاً می‌‌‌‌خواهم (پول! عشق! سفر خارجی!)

احتمال اینکه شاهزاده‌‌‌‌ای پولی برایم کنار گذاشته باشد به قدری کم است که ارزش وقتم را ندارد و خطر اینکه بدافزار باشد بسیار بیشتر است.

احساس ساده‌‌‌‌لوحی باعث می شود بدجنس تر باشید!

ساده‌‌‌‌لوحی1

احساس ساده‌‌‌‌لوحی حتی در نوع کمک‌‌‌‌کردن هم خودش را نشان می‌‌‌‌دهد. جامعه‌‌‌‌شناسانِ آزمایشی در مطالعه‌‌‌‌ای از شرکت‌‌‌‌کنندگان خواستند متنی را درمورد خانواده‌‌‌‌ای کم‌‌‌‌درآمد بخوانند و مشخص کنند حکومت در هر ماه چقدر باید به آن‌‌‌‌ها کمک کند.

نتایج نشان داد، از نظر آزمودنی‌‌‌‌ها، مبلغ کمک ماهانه بستگی به نوع کمک داشت؛ آن‌‌‌‌هایی که با ماهانه ۲۵۰ دلار به‌‌‌‌عنوان بُن غذا موافق بودند تنها حاضر بودند ۲۱۰ دلار به‌‌‌‌صورت نقدی به این افراد کمک شود. یکی از شرکت‌‌‌‌کنندگان دراین‌‌‌‌باره گفت «من با دادن پول نقد موافق نیستم، خیلی راحت می‌‌‌‌توان از آن سوءاستفاده کرد».

یکی از قدیمی‌‌‌‌ترین و مقبول‌‌‌‌ترین یافته‌‌‌‌های روان‌‌‌‌شناسی این است که بعضی از درس‌‌‌‌های زندگی بیش‌‌‌‌یادگیری می‌‌‌‌شوند. وقتی دانشجوی تحصیلات تکمیلی بودم، با پدیده‌‌‌‌ای به‌‌‌‌نام «موش‌‌‌‌های گارسیا» آشنا شدم. پژوهشگری به نام جان گارسیا موش‌‌‌‌ها را به‌‌‌‌طور هم‌‌‌‌زمان در معرض آب شیرین‌‌‌‌شده و تشعشع قرار داد، اتفاقی که به‌‌‌‌طور تصادفی و به‌‌‌‌خاطر نقص در طراحی آزمایش رخ داد.

موش‌‌‌‌ها عاشق مزۀ شیرین هستند، ولی تشعشع باعث حالت تهوع شدید می‌‌‌‌شود. موش‌‌‌‌های گارسیا حالت تهوع را با شیرینی تداعی کردند و، تا چند هفتۀ بعد، از خوردن غذاهای شیرین امتناع کردند.

اگر تابه‌‌‌‌حال دچار مسمومیت غذایی یا خماری شده باشید، حال این موش‌‌‌‌ها را درک می‌‌‌‌کنید. تهوع عاملی مؤثر در بیش‌‌‌‌یادگیری است: وقتی دچار خماری باشم فقط از شراب گیاهی اجتناب نمی‌‌‌‌کنم، بلکه برای مدتی طولانی هم نسبت به الکل و هم شیرین‌‌‌‌بیان دچار انزجار می‌‌‌‌شوم.

احساس ساده‌‌‌‌لوحی نیز به همین شکل عمل می‌‌‌‌کند. مغز باعجله سعی می‌‌‌‌کند توضیح دهد چه اتفاقی رخ داده است؛ شروع می‌‌‌‌کند به ساخت ابزاری شناختی که دفعات بعد به‌‌‌‌دنبال تهدیدات بگردد و موانعی را در برابر آن علَم کند. نه شیرینی، نه نوشیدنی، و نه همکاری.

این مطالب هم پربازدید و خواندنی اند:

چرا در اندونزی عروس و داماد حق ندارند از سرویس بهداشتی استفاده کنند؟

مردی که زنش را مجبور به عمل جراحی زیبایی کرد و سپس از او جدا شد!

حقایق عجیب درباره ناف؛ از هزیکزم تا زنی که ناف ندارد!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

13 + 17 =

دکمه بازگشت به بالا