عجیب ترین دلایل جدایی زوج های ایرانی از نظر کاربران شبکه های اجتماعی!حتمن بخوانید

دلایل جدایی زوج های ایرانی: همه می‌دانیم که امار جدایی و طلاق در ایران بسیار بالاست و آن‌گونه‌که آمار می‌گویند از هر سه ازدواج یکی از آن‌ها به طلاق می‌انجامد.

شاید با خود گمان کنید طلاق و جدایی از آن چیزهاییست که حتما باید دلایل محکمی برای آن داشت و افراد زندگی خود را برای مسائل پیش‌پا‌افتاده و بیخود برهم نمی‌زنند راستش ما هم تا پیش از این مطلب این‌گونه فکر می‌کردیم، اما درواقع باید بدانید جدایی بر سر مسائل بسیار ساده و عجیب به اندازه‌ای زیاد است که هوش از سرتان می‌پراند.

اگر باورتان نمی‌شود پیشنهاد می‌کنیم بخش سبک زندگی از سری مطالب مهارت های زندگی را تا پایان بخوانید تا شما هم با عجیب‌ترین  دلایل جدایی زوج های ایرانی آشنا شوید. با مجله گفتنی همراه باشید.

در ادامه کاربران شبکه‌های اجتماعی خاطرات و دیده‌های خود را از انواع و اقسام جدایی‌ها در میان دوستان و آشنایانشان می‌گویند تا هر یک را که بخوانیم بیش‌ازپیش به دلایل عجیب آن‌ها برای جدایی پی ببریم و گاه شاید با خود بگوییم آیا به‌راستی این دلایل ارزش از هم پاشیدن یک زندگی را داشته است؟

عجیب ترین دلایل جدایی زوج های ایرانی از نظر کاربران شبکه های اجتماعی

فردی به نام بهاره در این مورد نوشته است: دوستم با مردی که فرزند طلاق بود ازدواج کرد و مادر پس از جدایی آن‌ها را ترک کرده بود بنابراین همسر دوستم بیش‌واندی بدون مادر بزرگ شده بود و در این سال‌‌ها هم هرگز مادرش را ندیده بود و مادر هم سراغی از او نگرفته بود درواقع شوهر دوست من اصلا نمی‌دانست مادرش کجاست. دوست من با زحمت و جست‌وجوی فراوان توانست مادرش شوهرش را پیدا کند و مادر و فرزند پس از سال‌ها یک‌دیگر را پیدا کردند و در آغوش گرفتند. اما پایان این ماجرا دردناک است و به جدایی ختم می‌شود چرا؟ یک هفته پس از این ماجرا شوهر دوستم گفت باید از هم جدا شویم چراکه مادرم تو را نپسندیده است!

کاربری با نام ابرا می‌نویسد جایی خواندم که زوجی بر سر خمیر دندان از هم جدا شدند باورتان می‌شود؟
ابرا: سر خمیردندون! خانم تیوب رو از ته فشار می‌داد و آقا از وسط. سر همین موضوع هم کار به کتک‌کاری شدید کشیده شده بود.

زهره می‌نویسد: این‌که تعریف می‌کنم جدایی در نامزدیست و کار هنوز به ازدواج نکشیده بود. دلایل آن هم جالب است، چون آقا قلیان می‌کشید و بیلیارد بازی می‌کرد و موسیقی گوش می‌داد.

بابک می‌نویسد: آقا برای ناهار به منزل خانواده همسرش دعوت می‌شود ساعت یک به آن‌جا می‌رسد، اما متوجه می‌شود همه خوابند! این موضوع برایش گران تمام می‌شود و آن را بی‌احترامی به خود تلقی می‌کند و کار به جدایی می‌رسد.

مورد بعدی را سالار که خود وکیل است تعریف می‌کند و می‌نویسد: موکلی داشتم که از همسرش جدا شده بود و می‌خواست مهریه‌اش را بگیرد اما بخوانید از دلیل جدایی؛ گویا شوهر این خانم در اینستاگرام دخترخاله خانم را فالو می‌کند و همین موضوع سبب جدایی آن‌ها می‌شود.

امید می‌نویسد: دوستان خانمی مدام در گوشش می‌خواندند که به این دلیل و به آن دلیل شوهرت به تو علاقه‌ای ندارد و همین موضوع خانم را که حق طلاق داشته است برای جدایی ترغیب می‌کند. جدا که می‌شوند شوربختانه آقا دست به خودکشی می‌زند.

کاربری با نام رهگذر داستان عجیب دیگری را روایت می‌کند و می‌نویسد: یکی از آشنایان ما به این دلیل که همسرش برای تیغ ماهی ظرف جداگانه‌ای سر سفره نمی‌گذاشت از او جدا شد.

کاربری با نام مریم می‌نویسد: یکی از دوستان تصمیم گرفت راه تغذیه و زندگی سالم را در پیش بگیرد شروع کرد به ورزش و خوردن غذاهای سالم و بدون روغن و گیاهی و همین راه را هم به شوهرش تحمیل می‌کرد و برای او غذایی که دوست داشت را درست نمی‌کرد و او را وادار می‌کرد تا از غذاهایی که او می‌خورد بخورد و این‌ شد که زندگیشان به جدایی رسید.

سمیرا ماجرای جدایی عمویش را تعریف می‌کند و می‌نویسد: عموی من دو بار ازدواج کرد که هر دو بار هم به جدایی رسید. عمویم از همسر نخستش فرزند دختری دارد که به بیماری ام‌اس مبتلاست و او هزینه‌های درمان او را پرداخت می‌کرد و همین مسئله سبب جدایی آن‌ها از هم شد.

همسرش نمی‌توانست این موضوع را بپذیرد درصورتی‌که عمویم به پسر این خانم بسیار کمک کرد و او را به بهترین مدارس تهران فرستاد و حتا برایش بورسیه گرفت.

در میان این دلایل ستاره حرف جالبی می‌زند و می‌گوید: شاید این دلایلی که دوستان می‌گویند برای از هم پاشیدن یک زندگی مسخره و عجیب باشد، اما بدانید پشت تمام آن‌ها حتا اگر شکستن یک لیوان باشد دنیایی ناراحتی و دلیل و آزردگی پنهان است درواقع آن فرد تاب و تحملش تمام شده است.

دلیل عجیب دیگر را ادیسه تعریف می‌کند: آقا دانشگاه شهرستان قبول می‌شود و همان‌جا هم ازدواج می‌کند، اما پس از تمام‌شدن درسش همسرش را طلاق می‌دهد، چون مادرش می‌خواسته است دواقع مادر آقا از او می‌خواهد ازدواج کند تا سرش به زندگی گرم شود تا هم خوب درسش را بخواند و هم این‌که به راه‌های بد کشیده نشود.

کاربری با نام خانم لوبیا از جداشدن یکی از آشنایانشان برای پول می‌گوید و می‌نویسد: در جشن عروسی یکی از آشنایان مادر داماد یک چک با تاریخ مشخص به عروس و داماد هدیه داد، اما عروس پایش را در یک کفش کرد که من این پول را زودتر می‌خواهم و همین موضوع جداییشان را رقم زد.

دلایلی مانند خروپف و افزایش وزن هم از دلایل عجیب برای جداییست. در پایان زهرا هم دیدگاهی نزدیک به ستاره دارد و می‌گوید: دوستان گمان نکنید کسی با این دلایل از همسرش جدا می‌شود کسانی‌که برای جدایی این دلایل را بیان می‌کنند درواقع راه زیادی رفته‌اند، تحمل و تلاش برای بهترشدن کرده‌اند و گاه حتا خود را گول زده‌اند، اما نشده که نشده است.