قصه
-
سرگرمی
قصههای مشدی گلین خانم؛ پدری که دختراش رو به خرابه برد!
قصههای مشدی گلین خانم: رفقايم از من خواستهاند که مهمانشان کنم. زن گفت: پس براى شب دعوتشان کن که من…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
داستان زن دغلکار و طلاق و ازدواج دوباره!
داستان زن دغلکار که در مکر و حیله رو دست نداشت. روزی او با شیطان شرط بندی کرد و قرار…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
داستان وحشتناک شب زفاف و فرار عروس!
داستان وحشتناک شب زفاف: دو برادر بودند يکى تاجر، يکى مسگر. تاجر يک دختر داشت. مسگر يک پسر. دختر و…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
داستان سینوهه و برده ای که به زن و دخترش تجاوز شد!
داستان سینوهه و برده: شبی کنار نیل به خواب می رود و صبح روز بعد یکی از برده های مصر…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
داستان مرد چهار زنه و عشق شدید به زن چهارم!
داستان مرد چهار زنه: در روزگار قدیم تاجر ثروتمندی بود که چهار همسر داشت. همسر چهارم را بیشتر از همه…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
حکایت دختر مهربان و دختر بدجنس و عشق پسر پادشاه!
خارکن پیری بود که دو دختر داشت یکی خوشگل و مهربان و دیگری بد گل و بدجنس. روزی برای کندن…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
داستان شرط عجیب ازدواج؛ پیشنهادی که پدر دختر داد!
داستان شرط عجیب ازدواج: برو در آن قطعه زمین بایست. من سه گاو نر را آزاد میکنم. اگر توانستی دم…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
حکایت زن بسیار زیبا و قاضی هوسباز!
حکایت زن بسیار زیبا و قاضی هوسباز: شب قاضی به خانه ی جوحی رفت و تا در زد،زن در را…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
حکایت قاضی چشم چران و عشق به زن تاجر| قسمت دوم
حکایت قاضی چشم چران: اين مرد هنگام عزيمت به هندوستان همسرش را به خانهٔ من آورد و به دست من…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
داستان قاضی چشم چران و عشق به زن تاجر| قسمت اول
داستان قاضی چشم چران: مردى بازرگان از سرزمين آذربايجان روانهٔ هندوستان شد و چون به شهر غزنين رسيد آب و…
بیشتر بخوانید »