حکایت مرد فقیر و بدشانس | داستان مردی که در بدشانس بودن مثل او نبود!
حکایت مرد فقیر و بدشانس: مردم فقيرى از دست طلبکار خود به شهر ديگرى مىگريزد. مىرود و روى سکوى مسجدى مىنشيند. زنى به طرف او مىآيد و احوال او را مىپرسد. با بخش سرگرمی مجله اینترنتی گفتنی همراه باشید.
این هم جالبه: تست شخصیت شناسی جالب / در نگاه اول چه دیدی؟!
حکایت مرد فقیر و بدشانس
مردم فقيرى از دست طلبکار خود به شهر ديگرى مىگريزد. مىرود و روى سکوى مسجدى مىنشيند. زنى به طرف او مىآيد و احوال او را مىپرسد.
مرد تمام ماجراى خود را به زن مىگويد: زن به او پيشنهاد مىکند که من دو دينار به تو مىدهم بهشرط آنکه نزد ملا آمده و بگوئى که من زن تو هستم و مىخواهى مرا طلاق بدهي. مرد قبول مىکند.
آندو نزد ملا مىروند. ملا صيغه طلاق را مىخواند و آنها را از يکديگر جدا مىکند. همين که زن مطمئن مىشود که مرد ديگر نمىتواند رجوع کند، بچهاى از زير چادر خود درآورده و بهدست مرد بيچاره مىدهد و مىگويد: ‘پس بفرمائيد بچهاش را هم بگيرد و بزرگ کند.’
خلاصه مرد بچه به بغل به گوشهٔ مسجد مىرود و مىخواهد بچه را در گوشهاى گذاشته و فرار کند، طلبهاى متوجه مىشود و با داد و فرياد ديگران را نيز متوجه قضيه مىکند و اظهار مىدارد که اين همان کسى است که هر روز يک بچه را به اينجا آورده، رها کرده و فرار مىکند. بههر حال مردم هشت بچهٔ ديگر در سبدى گذاشته و به مرد بيچاره مىدهند.
مرد مىرود و تمام بچهها را يکجا نزد ميوهفروشى مىگذارد و مىگريزد. در حال فرار بر لب رودخانهاى مىرسد و مشغول شستوشوى دست و صورت خود مىشود که سوارى از دور مىرسد و به مرد مىگويد: ‘اين قمقمه را پر از آب کن و به من بده.’ همينکه مرد بدبخت مىخواهد قمقمه را از آب پر کند، قمقمه را آب مىبرد.
این هم جالبه: چالش فکری: فقط افرادی که ضریب هوشی بالای 120 دارن زیر 10 ثانیه جوابو میدن!
سوار نيز مرد بيچاره را به زير تازيانه مىگيرد. مرد فرار مىکند و هنگام گريختن از روى بامها ناگهان سقف خانهاى پائين مىريزد و مرد درون اتاق مىافتد و خود را کنار سفرهاى مىيابد و مىنشيند و يک شکم سير نان و روغن مىخورد. تا اين که پيرزنى متوجه او مىشود و مرد دوباره پا به فرار مىگذارد و به لب رودخانه مىرود.
در اين هنگام مرد سوار را مىبيند که بازى شکارى بر سر دست دارد و يک سگ تازى هم در عقب اسب او مىرود. مرد بدبخت قبول مىکند که نوکر سوار بشود. قرار مىگذارند که او باز شکارى و سگ تازى را با خود به خانهٔ سوار برده و با کمک کلفت خانه شامى براى ارباب و ميهمانان او فراهم کند.
در بين راه سگهاى محله، تازى را مىکشند و باز شکارى نيز خفه مىشود. کلفت براى تهيه شام بچهٔ خود را بهدست مرد مىسپارد . مرد نيز براى اين که بچه کمتر سر و صدا کند مقدارى ترياک به بچه مىخوراند. بچه مىميرد. شب هنگام که ارباب به خانه مىآيد. اسب خود را بهدست مرد مىدهد و مىگويد او را به اصطبل ببرد.
چاقوى تيزى نيز به او مىدهد و مىگويد که گاو مريض است اگر حال او خيلى بد است او را بکش تا تلف نشود. مرد احمق درون طويله مىخوابد. نيمههاى شب سروصدائى مىشوند و به خيال اين که گاو حالش بد شده سر او را مىبرد و دوباره مىخوابد. صبح که از خواب برمىخيزد مىبيند که اشتباهاً سر اسب را بهجاى گاو بريده است، مرد ناچار پا به فرار مىگذارد.
– آدم بدبخت
– قصههاى ايرانى – جلد اول – بخش اول – ص ۲۶۴
به نقل از فرهنگ افسانههاى مردم ايران – جلد اول -على اشرف درويشيان – رضا خندان (مهابادى)
این هم جالبه: بازی فکری: اگه جزو نوابغ روزگاری بگو کدوم دکتر تقلبیه؟!
این هم جالبه: بازی فکری: نکته سنجا و زرنگا بگن کدوم یکی همسر این آقاست؟!
بیت بدبخت اگر مسجدی از آینه سازد
در میان مردم، شعر کوتاهی درباره بدشانسی و خوش شانسی معروف شده است. می گویند:
خوشبخت اگر خار بکارد
از بخت خوشش لاله و ریحان بدر آید
بدبخت اگر مسجدی از آینه سازد
یا سقف فرو ریزد یا قبله کج آید
معنی آن بسیار واضح است؛ یعنی انسانی که در زندگی خوشاقبال است، همیشه موفق می شود حتی اگر امکانات ناچیزی داشته باشد. اما کسی که بداقبال است، اگر ثروتمندترین آدم روی زمین باشد، باز هم در کارش گره می افتد. مثالی که از خوشبختی در این بیت زده شده است، مثال خاری است که اگر به دست فرد خوش اقبال کاشته شود، جوانه می زند و به گیاهی ارزشمند تبدیل می شود!
ولی آدم بداقبال اگر بهترین مسجد را هم بسازد آن مسجد دوام نمی آورد. البته هردو مثال ها اغراق و بزرگنمایی دارند ولی در حقیقت اینطور نیست. به طور کلی هر انسانی در زندگی اش شکست ها و موفقیت های متفاوت دارد. اینکه بگوییم کسی صد در صد بدبخت است یا صد در صد خوشبخت، حاصلش چیزی جز ناامیدی نیست!
امیدواریم از حکایت مرد فقیر و بدشانس لذت برده باشید. شما هرروزه در مجله اینترنتی گفتنی مطالب متنوعی از انواع حکایت و ضرب المثل و داستان را می توانید ببینید و لذت ببرید. همچنین می توانید در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام و فیس بوک گفتنی ما را دنبال کنید.
این مطالب هم جالبن:
بازی فکری: میتونی بگی کدوم آشپز غذاشو به سم آغشته کرده است؟
تست شخصیت: با انتخاب یک پروانه نقاط ضعف و قوت خودت در رهبری رو بفهم
چیستان: بدون استفاده از کلمههای “شنبه، یکشنبه، … و جمعه” سه روز پشت سر هم را نام ببرید
بازی فکری: اگه نکته سنج و تیزی دزد پنگوئن رو در 7 ثانیه شناسایی کن!
قابل توجه ریاضیدان ها، به جای علامت سوال چه عددی باید بگذاریم!؟