حکایت ضرب المثل گدازاده، گدازاده است تا چشمش کور!
ضرب المثل گدازاده، گدازاده است تا چشمش کور:ضرب المثل گدازاده ؛ گدازاده است تا چشمش کور در نکوهش افراد نا اهل و بدذات که هدایت و تربیت در انها مؤثر نیست، بکار میرود.
شاید جالب باشد: باورت میشه تاکسی های افغانستان این رنگیه: طالبان رنگ تاکسی ها رو عوض کرد!
داستان ضرب المثل گدازاده، گدازاده است تا چشمش کور
روزی پادشاهی از یکی از معابر پایتخت خود میگذشت. چشمش به دختری افتاد که در کشور حُسن، بیهمتا بودو در شیوه دلبری گوی سَبَق از حور و پری میربود، ولی گدایی می کرد. سلطان فرمان داد تا او رابه حرمسرا بردند ودر زیر نظر آموزگاران به تعلیم و تربیتش پرداختند و وسایل زندگانی و معاشش را از هر جهت آماده ساختند.
دخترک نیز بر اثر ذکاوت فطری روز به روز بر مدارج علم و مراتب کمالش میافزود. دو سه سالی گذشت. روزی گذر شاه به خانه دختر افتاد. همین که چشمش به او افتاد، مهرش به او بجنبید و او رابه عقد زناشویی خود درآورد. دختر به این شرط راضی شد که در مواقع صرف غذا، او را تنها گذارند. شاه این شرط را پذیرفت.
شام و ناهار دختر را همان طوریکه خود خواسته بود، همه ی روز جداگانه میدادند و دختر در اتاق رابه روی خود میبست و سپس سرگرم صرف غذا میشد. اندک اندک این رفتار دختر توجه شاه را جلب کرد و به یکی از پرستاران دستور داد در کمین وی بنشیند و دلیل تنها غذا خوردن او را دریابد. پرستار خودرا در پس پردهای نهان ساخت.
همین که سفره دختر را گشودند، وی هر یک از ظروف خوراک را برداشت، در یکی از طاقچههاي غرفه چید. آنگاه جلوی هر یک از طاقچهها میرفت ودر برابر ظروف میایستاد و دست خودرا دراز می کرد و با موزیک ذلتباری می گفت: «ای، تو خدا یک تکه!» این را میگفت و لقمهای برمیداشت و با نهایت حرص و ولع در دهان میچپاند. پرستار نزد سلطان رفت و ماجرا را برای او نقل کرد. سلطان از پستی طبع وی به شگفت آمد و گفت: گدازاده، گدازاده است تا چشمش کور.
ضرب المثل چیست؟
تاریخ پیدایش امثال و حکم به مدت ها پیش بر می گردد چنانچه از قدیم الایام جملات و ماجراهایی وجود داشتد که بخاطر یک اتفاق بازگو می شدند و ربطی به این اتفاقی که افتاده بود داشته است،تا پیش از این تاریخچه ضرب المثل هایی راکه با عنوانی رواج داشته اند بررسی می کردیم اما در این مطلب قصد داریم خوده ضرب المثل را ریشه یابی کنیم و ببینیم تاریخچه ضرب المثل چیست.
ضرب المثل گونه ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن ها نهفته است. بسیاری از این داستان ها از یاد رفته اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با این حال، در سخن به کار می رود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضرب المثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی:داستان زدن) است.
کلمه” مثل ” عربی است و کلمه فارسی آن “ متل ” است . وقتی مثل گفتن صورت بی ادبانه پیدا کند آن را متلک می گویند .
در همه زبانهای دنیا ضرب المثل فراوان است . بعضی از مثل ها در همه زبانها به هم شباهت دارند .
هر قدر تاریخ تمدن ملتی درازتر باشد بیشتر حادثه در آن پیدا شده و مثل های بیشتری در آن وجود دارد و در زبان فارسی نیز ده ها هزار ضرب المثل وجود دارد.
این حکایتها هم جالبه بخوانید:
حکایت حمام بهلول،از سری حکایتهای بهلول دانا
داستان ضرب المثل کفگیر به ته دیگ خورده چیه؟
از داستاهای کهن و عامیانه،حکایت پادشاه و خواستگاری از دخترش(پشمالو)-قسمت2
از داستاهای کهن و عامیانه،حکایت پادشاه و خواستگاری از دخترش(پشمالو)قسمت1
حکایت بهلول و مردی دانشمند از خراسان و مباحثه آنها در نزد خلیفه!
از مجموعه حکایتهای بهلول،حکایتهای بهلول و خلیفه!