حکایت پینه دوزی که با گفتن رازش، آهنگری که 2 زن داشت را خانه خراب کرد!
حکایت پینه دوز و آهنگر: داستان امروز از مجموعه داستانان های هزار و یکشب و در مورد پینه دوزی است که با گفتن رازش، آهنگری که 2 زن داشت را خانه خراب کرد و این یک داستان پندآموز و جالب را از بخش سرگرمی تقدیم شما همراهان مجله اینترنتی گفتنی می کنیم.
این را هم بخوانید: تست هوش: با حرکت فقط 1 چوب کبریت معادله رو درستش کن!
حکایت پينهدوز و آهنگرى که دو تا زن داشت
پينهدوزى بود که دو تا زن داشت. روبهروى دکان او آهنگرى بود که کار و کاسبى خوبى داشت. آهنگر، هر روز مىديد پينهدوز از جيب خود دستمالى که نان و گوشت در آن پيچيده درمىآورد و نان و گوشت را مىخورد. روزى به او گفت: تو که دو تا زن داري، با اين کسب ضعيفت چطور هر روز نان و گوشت مىخوري؟ پينهدوز گفت: زنهايم از لج يکديگر هر کدام سعى مىکند از من بيشتر پذيرائى کنند، اين است که من هر روز نان و گوشت دارم. تو هم برو يک زن ديگر بگير، ببين چطور از تو پذيرائى مىکنند.
آهنگر رفت و يک زن ديگر گرفت. زن آهنگز متوجه شد مدتى است که شوهر او دير به خانه مىآيد. او را تعقيب کرد و فهميد که زن گرفته است. او را از خانه بيرون کرد. آهنگر رفت به خانهٔ زن دوم خود آنجا هم زن فهميده بود که آهنگر زن داشته است او را راه نداد. آهنگر ناچار راه افتاد و رفت به ديزىپزى و يک ديزى گرفت و خورد. گوشت کوبيدهٔ اضافى را هم لاى نان گذاشت و پيچيد توى دستمال خود.
این را هم ببین: بازی حدس کلمه: باید خیلی باهوش باشی که بفهمی کلمه زیر چی میشه!
این سوال هم جالبه: سوال ریاضی: فقط با یک حرکت چوب کبریت معادله رو درستش کن!
جائى نداشت برود. ناچار رفت به مسجد که آنجا بخوابد. داخل مسجد ديد گوشهاى چراغى سوسو مىزند. به آن طرف رفت. ديد مرد پينهدوز آنجا نشسته است. به او گفت: اين چه بلائى بود به سر من آوردي؟ پينهدوز گفت: من شش ماه است که در اينجا تنها زندگى مىکنم، خواستم رفيقى داشته باشم و تنها نباشم. حالا نان و گوشتت را آوردي؟ آهنگر گفت: بله، گفت: خوب صبح بنشين آن را بخور، ببين چه کيفى دارد!
آهنگر گفت: تو که اين بلا به سرت آمده بود، ديگر چرا مرا دچارش کردي؟ صبح تا شب زحمت بکشم، آن وقت بيايم در خانهٔ دائىکريم بخوابم؟ پينهدوز گفت: حالا چند شب با هم هستيم تو که پول داري، مهر يکى از زنهايت را بده و راحت شو. اما من بيچاره که پولى ندارم تا زنده هستم بايد شبها در خانهٔ دائىکريم بخوابم.
این رو هم بخون: بازی حدس کلمه: فقط یک ذهن خلاق متوجه کلمه در تصویر می شود!
قصه ما به سر رسید و این داستان زیبا رو می تونید از منبع زیر تهیه و مطالعه کنید:
ـ پينهدوز و آهنگرى که دو تا زن داشت
ـ قصههاى مشدى گلينخانم ـ ص ۳۵۴
ـ گردآورنده: ل. پ. الول ساتن
ـ ويرايش: اولريش مارتسولف، آذر اميرحسينى نيتهامر، سيداحمد وکيليان
ـ نشر مرکز. چاپ اول ۱۳۷۴
(به نقل از: فرهنگ افسانههاى مردم ايران، جلد دوم، علىاشرف درويشيان ـ رضا خندان (مهابادي)، انتشارات کتاب و فرهنگ، چاپ اول ۱۳۷۸)
این را هم شاید بپسندید: تست هوش: به نظرت ماریا در این اتاق پر آب چه کاری برای نجات باید کند؟
امیدوارم از حکایت پينهدوز و آهنگرى که دو تا زن داشت لذت برده باشید و در صورتی که دوست داشتین این حکایت رو برای دوستان تان هم به اشتراک بگذارید. هرروزه در بخش سرگرمی مجله اینترنتی گفتنی انواع پازل ها و حکایت و داستان های زیبا برای لذت بردن شما عزیزان منتشر می گردد.
این مطالب هم جالبه:
چیستان: نام حیوانی است که دو حرف اول آن نام عضوی از بدن و سه حرف آخرش نام دخترانه است!
تست هوش: کدوم حیوون فرد افتاده و با بقیه فرق داره؟
اگر اسب دوم را در تصویر تشخیص دهید، جزو 1 درصد تیزبین جهان اید!
تست هوش: به نظر شما حامله بودن زن واقعیه یا دکتره اشتباه می کنه؟
بازی حدس کلمه: اونقدر باهوش هستی بگی تصویر چه کلمه ای میشه؟