سرگرمی

داستان سوال استاد سخت گیر فیزیک و پاسخ جالب دانشجوی زخم خورده از استاد!

زمان امتحان پایان ترم دانشجویان رشته فیزیک یک دانشگاه معروف فرارسیده بود. استاد سختگیر فیزیک، اولین دانشجو را برای پرسش فرا می خواند و سوال را مطرح می کند: شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت می کند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار می کنید؟

دانشجوی بی تجربه فوراً جواب می دهد: من پنجره کوپه را پایین می کشم تا باد بوزد.

این مطلب هم جالبه: آیا فکر می کنید بتوانید خطای تصویر ماموریت آپولو 11 را در کمتر از 5 ثانیه پیدا کنید؟

داستان سوال استاد سخت گیر فیزیک

اکنون پروفسور می تواند سوال اصلی را بدین ترتیب مطرح کند: حال که شما پنجره کوپه را باز کرده اید، در جریان هوای اطراف قطار اختلال حاصل می شود و لازم است موارد زیر را محاسبه کنید:

  1. – محاسبه مقاومت جدید هوا در مقابل قطار؟
  2. – تغییر اصطکاک بین چرخها و ریل؟
  3. – آیا در اثر باز کردن پنجره، سرعت قطار کم می شود و اگر آری، به چه اندازه؟

داستان سوال استاد سخت گیر فیزیک 1

حسب معمول دهان دانشجو باز مانده بود و قادر به حل این مسئله نبود و سرافکنده جلسه امتحان را ترک کرد.
همین بلا سر بیست دانشجو بعدی هم آمد که همگی در امتحان شفاهی فیزیک مردود شدند.

پروفسور آخرین دانشجو را برای امتحان فرا می خواند و طبق معمول سوال اولی را می پرسد: شما در قطاری نشسته اید که با سرعت هشتاد کیلومتر در ساعت حرکت می کند و ناگهان شما گرما زده شده اید، حالا چکار می کنید؟

این دانشجوی خبره می گوید: من کتم را در می آورم.

پروفسور اضافه می کند که هوا بیش از اینها گرم است!

دانشجو می گوید: خوب! ژاکتم را هم در می آورم.

استاد: هوای کوپه مثل حمام سونا داغه!

دانشجو: اصلا ً لخت کامل می شوم. پروفسور گوشزد می کند که دو مرد قوی هیکل نکره و نانجیب در کوپه هستند و منتظرند تا شما لخت شی!

دانشجو به آرامی می گوید: میدانید آقای پروفسور، این دهمین بار است که من در امتحان شفاهی فیزیک شرکت می کنم و اگر قطار مملو از مرد های نکره، هیکلی و نانجیب هم باشند، من آن پنجره لامصب را باز نمی کنم!

امیدواریم از داستان سوال استاد سخت گیر فیزیک لذت برده باشید. شما هرروزه در مجله اینترنتی گفتنی مطالب متنوعی از انواع حکایت و ضرب المثل و داستان را می توانید ببینید و لذت ببرید. همچنین می توانید در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام و فیس بوک گفتنی ما را دنبال کنید.

مهتاب منصوری

مهتاب هستم، فارغ التحصیل رشته گرافیک از دانشگاه سوره تهران علاقه بسیاری به شخصیت های کارتونی و انیمیشنی دارم و اوقات فراغتم رمان های عاشقانه رو دوست دارم مطالعه کنم. من از زمستان 1402 به خانواده گفتنی پیوستم و در همین مدت کوتاه خیلی چیزها یاد گرفتم و دوست دارم مهارت هام رو روز به روز افزایش بدم.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 × 3 =

دکمه بازگشت به بالا