داستان صوتی کامل زنان مکار و شرط بندی در حمام زنانه قسمت2
داستان صوتی کامل زنان مکار و شرط بندی در حمام زنانه: يکى بود يکى نبود. در روزگار قديم يکروز سه زن توى حمام دربارهٔ مکر زنان باهم حرف مىزدند. عاقبت با همديگر دعواشان شد چون هر کدامشان مىگفت: ‘من حيلهبازترم.’ القصه باهم شرط بستند که سال ديگر چنين موقعى در همان حمام جمع بشوند و هر حقهاى زدهاند بگويند تا معلوم بشود کى مکارتر است. يک پيرهزن هم حکم و قاضيشان باشد. قرارشان را که گذاشتند لباس پوشيدند و از حمام بيرون رفتند يکى از آنها، زن تاجرى بود. دومى زن کشاورز بود و سومى زن پادشاه. زن تاجر خيلى خوشگل و مقبول بود.
داستان صوتی کامل زنان مکار و شرط بندی در حمام زنانه:
مطالب جالب پیشنهادی:
داستان عقل و اقبال معروفترین افسانه کردی
خیلی جالبه: حکایت واقعی دختر قاپی وزیر و آبروریزی در شهر!
تست شخصیت: از کدام صخره می پرید؟ انتخاب شما نشان می دهد که آیا شما بی خیال هستید یا جدی!
جذاب و خواندنی: حکایت حلال و حرام و الاغی که شاهد ماجرا بود!
پیشنهادی: اگر چهره های مشهور نقاشی ها در این عصر بودند، چه شکلی بودند!؟
14 ترفند روانشناختی که باعث می شوند مردم به شما جذب شوند+ عکس
رفتی هند حواست باشه جشن تولدا کیک نخوری! | میخای بدونی چرا این ویدیو رو ببین!
آزمون شناسایی زن فقیر: کدام زن تصویر، اوضاع اقتصادی چندان مناسب ندارد!؟
عجب خوبه والا
ان مکر و حیله هایی هم که بلد نیستن رو یاد زنان بدید ببینم آخر کار مردان بیچاره به کجا ختم میشه
خوب سرکارمون گذاشتین با این داستان تخمی تخیلی
نکبتیا ای تو روحدون😂😂😂