داستان غلام زیرکی که یک شبه وزیر شد!
داستان غلام زیرک ماجرایی جالب و آموزنده دارد. این حکایت اشاره به میزان هوش و درایت انسان ها دارد. با بخش سرگرمی مجله گفتنی همراه باشید و این داستان را تا آخر بخوانید.
پادشاهی از وزیرش پرسید: بگو خداوندی که تو می پرستی چه می خورد، چه می پوشد و چه کار می کند و اگر تا فردا جوابم نگویی عزل می گردی….
وزیر سر در گریبان به خانه رفت. وزیر غلامی داشت که وقتی او را در این حال دید پرسید که او را چه شده؟
او حکایت بازگو کرد.
غلام خندید و گفت: ای وزیر عزیز این سوال که جوابی آسان دارد.
وزیر با تعجب گفت: یعنی تو آن را می دانی؟ پس برایم بازگو . اول آنکه خدا چه می خورد؟
-غم بندگانش را، که می فرماید من شما را برای بهشت و قرب خود آفریدم. چرا دوزخ رابرمی گزینید؟
-آفرین غلام دانا.
– خدا چه می پوشد؟
-رازها و گناه های بندگانش را
– مرحبا ای غلام.
وزیر که ذوق زده شده بود، سوال سوم را فراموش کرد و با شتاب به دربار رفت و به پادشاه بازگو کرد ولی باز در سوال سوم درماند، رخصتی گرفت و شتابان به جانب غلام باز رفت وسومین را پرسید.غلام گفت: برای سومین پاسخ باید کاری کنی.-چه کاری؟-ردای وزارت را بر من بپوشانی، و ردای مرا بپوشی و مرا بر اسبت سوار کرده و افسار به دست به درگاه شاه ببری تا پاسخ را باز گویم.
وزیر که چاره ای دیگر ندید قبول کرد و با آن حال به دربار حاضر شدند.
حتمن انجام دهید: با جواب دادن به این 10 سوال؛ سن عقلی خود را بفهمید!
پادشاه با تعجب از این حال پرسید: ای وزیر ای چه حالیست تو را؟
و غلام آنگاه پاسخ داد که این همان کار خداست كه شاه، وزیری را در خلعت غلام وغلامی را در خلعت وزیری حاضر نماید.
پادشاه از درایت غلام خشنود شد و بسیار پاداشش داد و او را وزیر دست راست خود کرد.
شاید برایتان جالب باشد
پیشنهادی: داستان پهلوان پنبه؛ وقتی پهلوانان نمی میرند!
پیشنهادی: افسانه هندی کوزه ترک خورده که ماجرایی آموزنده دارد!
حتمن بخوانید: ماجرای مردی در حمام زنانه که زنان را کیسه می کشید!
از دست ندهید: داستان معروف دزد اصفهانی زرنگتره یا دزد شیرازی؟
داستان پیشنهادی: حکایت رو کم کنی عروس و مادرشوهر ماجرایی قدیمی دارد!
16 چهره انسان و حیوان در تصویر وجود داره؛ میتونی علامت بزنی؟