ترسناک ترین فرقه های دنیا: ماجرای دزدیدن بچه ها در استرالیا چیست؟
ترسناک ترین فرقه های دنیا: گر چه بسیاری از این فرقه های مذهبی از ادیان تثبیت شده امروزی نشأت می گیرند اما خیلی زود مسیری تاریک و مرگبار را در پیش گرفته که در موارد متعددی به قتل، خودکشی و کشتار گسترده منتهی می شود.
در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با 6 فرقه مذهبی و غیرمذهبی خوفناک و عجیب و غریب جهان که دست به کارهای خطرناکی زده یا مراسم آیینی آن ها با قتل و کشتار همراه بوده است آشنا کنیم.
با این بخش از تازه ها در مجله گفتنی همراه باشید.
اینم جالبه: چرا آینه در آسانسور نصب میکنند؟ پاسخ این سوال شما را غافلگیر خواهد کرد!
ترسناک ترین فرقه های دنیا:
۱- فرقه مذهبی «خانواده»
فرقه مذهبی خانواده یکی از بدنام ترین فرقه های مذهبی استرالیا بود. آن هملیتون بایرن، یک معلم زیبا، کاریزماتیک، متوهم و البته خطرناک بود که پیروانش را متقاعد کرده بود که او خداست.
تصور کنید پدرومادرتان بهطور پیوسته از شما سوء استفاده میکردهاند، در کودکی به شما داروی اِلاِسدی خوراندند، بهتان گفتند مادرتان عیسی مسیح است که در کالبد یک زن حلول کرده است و هر روز با ترسی مداوم زندگی میکردید.
این فرقه که تا به امروز نیز پیروانی دارد، در فاصلهی سالهای 1963 تا 1978، تحت مدیریت آن همیلتون بایرن، بیل همیلتون بایرن و رینور جانسون فعالیت میکرد.
هدف طراحی نژاد برتر بود
“خانواده” فرقهای فاجعهبار، شکل یافته بر اساس معجونی از ادیان و با هدف طراحی یک نژاد برتر بود. آن همیلتون، زنی زیبا، دارای شخصیتی کاریزماتیک و متقاعدکننده، مرشد اصلی این فرقه و درحقیقت برای بسیاری از مردم، تمثیل یک مادر بود.
آن همیلتون یک کارمند بلندپرواز و رینور جانسون مدیر پیشین دانشگاه ملکه، ایدوئولوژی خود را برای “خانواده” توسعه دادند. آن دو بر ایدهی آفرینش کودکان کامل، توافق کردهاند. تمام کودکان بلوند و شبیه به هم بودند. آنها تلاش میکردند تا کودکان را کامل بار بیاورند تا افرادی باشند که در زمان سقوط قریبالوقوع دنیا، زمام امور را در دست گیرند.
تصویر این جمع از بیرون بیغلّوغش بهنظر میرسید حال آنکه حقیقت در درون فرقه، فراشیطانی بود. اولین نکته در موردشان این بود که این کودکان خویشاوئد خونی نبودند و آن و رینور هم پدر و مادرشان نبودند.
برخی از این کودکان چون بن شنتون که حالا چهلوچهار سالهاند، با رضایت خانوداهشان برای نگهداری به آن و رینور سپرده شده بودند و این کار برایشان افتخار بود که کودکشان انتخاب شده تا عضوی از نژاد برتر باشد، کیست که این موقعیت را نخواهد؟
برخی از کودکان هم از مادران جوانی که فرزندشان حاصل رابطهای نامشروع بود و از داشتن این فرزندان شرمسار بودند گرفته میشدند.
به خاطر داشته باشیم که این وقایع مربوط به دهههای شصت و هفتاد استرالیا و زمانیست که این رویهها نسبتا متداول بوده است. در سال 2013 نخستوزیر وقت، جولیا گیلارد، رسما از قربانیان فرزندخواندگی اجباری، عذرخواهی کرد.
فرزندان کارگران خدماتی و افراد فقیر به زور گرفته می شد
برخی از فرزندخواندههای اجباری، اما غالبا قانونی، را کارگران خدماتی که در “خانواده” کار میکردند برای فرقه میآوردند. کارگران قدیمیتر، تقریبا بهزور تازه مادرها را متقاعد میکردند تا فرزندانشان را ترک کنند.
مادران به اتاق زایمان میرفتند و داروهای بسیاری به آنها داده میشد و در برخی موارد بعد از وضع حمل بالشی جلوی صورتشان قرار داده میشد تا هرگز فرزندشان را نبینند و سپس فرزندانشان منتقل میشدند.
بچههای زیادی بودند که هویتشان نامشخص بود. نمیدونستن کی هستن و مدارک تولدی داشتن که همه تقلبی بود. تنبیه بدنی یک مسئله بود و این بچهها تشنهی محبت بودن. اون بیرون کسی دوستشون نداشت.»
آیا آن همیلتون بایرن زنی که از این بچهها سوءاستفاده میکرد و به آنها دارو میخوراند به زندان افتاد؟ خیر.
همه متعجب هستند که فقط پنج هزار دلار جریمه برای تمام کارهایی که او کرده است؟
آن همیلتون بایرن حالا نود ساله است و در خانهی سالمندان در حالی زندگی میکند که از اختلال زوال عقل رنج میبرد.
۲- خانواده مانسون
ترسناک ترین فرقه های دنیا: شاید مشهورترین فرقه مذهبی که در مورد آن شنیده اید «خانواده مانسون» باشد. این فرقه در واقع گروهی بود که در سال ۱۹۶۷ در سانفرانسیسکو توسط چارلز مانسون شکل گرفت و سال بعد به لس آنجلس منتقل شد؛ جایی که وی تلاش کرد همراه با اعضای گروه در دنیای موسیقی به شهرت برسد اما شکست خورد.
مانسون که شیفته و مسحور آهنگ «Helter Skelter» از گروه بیتلز بود از این عبارت برای شروع جنگی نژادی که به گفته او در دنیای آخرالزمانی بسیار به کار خواهد آمد استفاده کرد.
در آگوست سال ۱۹۶۹، او گروهی از شاگردان و مریدان خود را به خانه ای در بندیکت کنیون فرستاد و از آن ها خواست هر کس که در خانه است را به قتل برسانند تا قتل این افراد را به گردن سیاهپوستان بیندازند.
مانسون بر این باور بود که اگر جنگ نژادی آغاز شود، سیاهپوستان برنده خواهند شد. با این ایده، وی نقشه ای کشید. او و مریدانش در خانه ای سری در زیر دره مرگ پنهان می شدند و پس از پایان جنگ نژادی، به عنوان رهبران دنیای جدید خود را نشان خواهند داد.
۳- دروازه بهشت
ترسناک ترین فرقه های دنیا: فرقه «دروازه بهشت» توسط مارشال اپل وایت و بونی نتلز در دهه ۱۹۷۰ شکل گرفت و یک فرقه مذهبی بر اساس اصول ریاضتی بود که باورهای پیچیده ای در مورد موجودات و سفینه های فضایی داشته و بر این باور بودند که زمین بزودی نابود شده و از نو شکل خواهد گرفت.
بعد از این که نتلز در سال ۱۹۸۵ درگذشت، اپل وایت تصمیم گرفت که گروه خود را به فراتر از آنچه که تا آن زمان رفته بودند ببرد. در سال ۱۹۹۷، وی ادعا کرد که سیارک هیل-پوپ یک سفینه فضایی به همراه خود خواهد داشت.
وی پیروان خود را متقاعد ساخت که این سفینه فضایی اعضای فرقه دروزازه بهشت را با خود به دیگر سطوح هستی خواهد برد. اپل وایت همراه با ۳۸ نفر از پیروانش در حالی که در یک خانه اجاره ای در سن دیگو زندگی می کردند با ترکیب کردن داروی فنوباربیتال و سس سیب دست به خودکشی زدند.
تمامی افراد این فرقه مذهبی در زمان مرگ لباس های متحد الشکلی به تن داشتند، کفش های نایک و ۵٫۷۵ دلار در جیب هر کدام از آن ها. سایت رسمی دروازه بهشت هنوز برقرار بوده و توسط دو نفر از اعضای باقیمانده گروه مدیریت می شود.
۴- جامعه آتریوس
ترسناک ترین فرقه های دنیا: جامعه آتریوس یک فرقه مذهبی بود که در اواسط دهه ۱۹۵۰ توسط یک راننده تاکسی بریتانیایی شکل گرفت. این فرقه آموزه های دینی نسبتاً جدیدی داشت و بر این باور بود که تعدادی «اربابان فضایی» از جمله ونوس و مشتری بر سرنوشت بشریت حکمرانی می کنند.
علاوه بر این آن ها به شدت به دعا کردن باور داشته و سعی می کردند با «شارژ روحی» زمین راه را برای «ارباب آینده» باز کنند که یک شخصیت مسیحایی بوده و قرار بود با یک سفینه پرنده که به یک اسلحه جادویی مجهز بود و قدرت آن از تمامی ارتش ها و تجهیزات نظامی مدرن بیشتر بود به زمین می آمد. این گروه بر این باور بودند که این شخصیت در کالبد رهبر گروه تبلور خواهد یافت.
5- فرقه مذهبی فال ریورز
فرقه مذهبی فال ریوز در اواخر دهه ۱۹۷۰ در ماساچوست شکل گرفت و یک مرد ۲۵ ساله به نام کارل درو رهبری آن ها را بر عهده داشت. وی مردی منحرف بود که از باورهای شیطان پرستی برای ترساندن زنانی که برای او کار می کردند استفاده می کرد.
کارل درو که مردی بسیار بی رحم و ترسناک بود خود را فرزند شیطان می دانست و از اعضای گروه می خواست که بدون سوال کردن دستورات او را اطاعت کنند.
این فرقه که در حدود ۱۰ نفر عضو داشت در تجارتی غیر اخلاقی به رهبری کارل درو فعال بودند و بین سال های ۱۹۷۹ تا ۱۹۸۰ مراسم آیینی عجیبی را در عمق جنگل های منقطقه برگزار کردند.
در ابتدا این مراسم تنها شامل روابط غیراخلاقی و مصرف مواد مخدر بود اما بعد از مدتی درو اعلام کرد که باید افراد قربانی شوند. اولین کسی که قربانی شد یک زنی ۱۹ ساله به نام دونا لوسک بود که دست هایش بسته شده و سپس با ضربه های متوالی سنگ به سرش به زندگی وی پایان داده شد.
نفر دوم باربارا راپوزا بودکه جنازه او در کنار یک پشته سنگ پیدا شد. نفر سوم نیز یک زن ۲۲ ساله به نام کارن ماردسن بود. درو و فرقه مرگ او در نهایت دستگیر شده و به حبس ابد محکوم شدند.
6- معبد انسان ها
در دهه ۱۹۵۰، جیم جونز که اهل ایندیانا بود یک کلیسا را راه اندازی کرد که به ادعای او هدف از تاسیس آن ترویج سوسیالیزم و عدالت بود. عقاید این کلیسای جدید بر اساس آموزه های دین مسیحی بود.
با گذشت سال ها بر تعداد پیروان این کلیسا افزوده شد تا این که در دهه ۱۹۷۰، جونز پیروانش را به کالیفرنیا منتقل کرده و یک جامعه جداگانه تاسیس کرد. جونز بر این باور بود که جنگ هسته ای قریب الوقوع است از این رو بار دیگر همراه با پیروانش به گویانا نقل مکان کرد.
گروه او برای سالیان متمادی در آنجا زندگی کردند اما رفته رفته اعضای سابق این کلیسا شروع به انتقاد از آن کردند. با افزایش انتقادها از این کلیسا و آموزه های آن، بخش امنیتی این کلیسا شروع به تیراندازی به سمت معترضان کرد.
سپس جونز به پیروانش دستور داد که یک پودر حاوی ترکیبات سیانور را همراه با نوشیدنی سر بکشند که با این کار بیش از ۹۱۸ نفر از پیروان او دست به خودکشی زدند. این کشتار، بزرگ ترین کشتار جمعی غیرنظامیان در طول تاریخ ایالات متحده تا قبل از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ بود.