حکایت
حکایت نوعی از داستان کوتاه است که در آن درس یا نکتهای اخلاقی نهفته است. این درس یا نکته بیشتر در پایان حکایت بر خواننده آشکار میشود. شخصیتهای حکایت حیوانات یا اشیای بیجانند. زمانی که حیوانات شخصیت حکایتند، مانند انسانها سخن میگویند و احساسات انسانی از خود نشان میدهند. یکی از بهترین نمونههای حکایت در زبان فارسی را میتوان در کلیله و دمنه دید.
حکایتها معمولاً طوری نوشته میشوند که خواننده به سادگی آنها را درک کند. ادبیاتی را که در حکایتها به کار برده میشود، ادبیات تعلیمی مینامند.
برخی حکایتها یا داستان ها از نسلی به نسل دیگر بازگو میشود. بیشتر در حکایت با استعاره از اشیا یا حیوانات، نابخردی انسان در رفتار و منشش به وی نشان داده میشود. گاهی حکایت آکنده از طنز یا هزل است.
ریشه کلمه حکایت
واژهٔ حکایت برگرفته از واژهٔ محاکات به معنای مشابه کسی یا چیزی شدن، مانند چیزی را به گفتار یا کردار آوردن، است (همتراز محاکات، یعنی؛ mimesis از ریشهٔ mime یونانیست که واژهٔ فارسی «میمون» را میتوان همریشه با آن دانست، میمون در باور ما تقلیدکننده است). از اینرو میتوان حکایت را شبیهسازیای تخیلی از دنیا دانست.
سرچشمه حکایت های فارسی
سرچشمه حکایت های فارسی یا ایران باستان است، مانند حکایتهایی درباره بهرامگور، انوشیروان و بزرگمهر؛ یا هند، مانند حکایتهای کلیله و دمنه، طوطینامه، سندبادنامه و بسیاری از حکایتهای حیوانات یا یونان باستان، از جمله حکایتهایی درباره ارسطو، سقراط و اسکندر؛ و پارهای از آنها نیز از ادبیات عربی گرفته شده است، مانند حکایتهایی که قهرمان آنها حاتمطائی، اعرابی یا یکی از خلفای عرب است. دو کتاب حکایات عربی، یکی الف لیلة و لیلة، که ظاهرآ در آغاز کتابی هندی و ایرانی بوده است، و دیگری الفَرَجُ بعدالشدّةِ قاضی تنوخی، در حکایتهای فارسی تأثیر چشمگیری داشتهاند، چنانکه سرانجام اولی را عبداللطیف طسوجی در عهد محمدشاه قاجار (حک: ۱۲۵۰ـ ۱۲۶۴) و دومی را ــکه برخی از حکایتهای آن را عوفی (متوفی بعد از ۶۳۰) در جوامعالحکایات ترجمه کرده بودــ در عهد صفویه حسین بن اسعد دهستانی به فارسی ترجمه کردند. البته بسیاری از حکایتهای الف لیلة و لیلة که در آنها سخن از غول و جنّ و پری است، جزء قصههای عامیانه محسوب میشود و موردنظر ما در این مقاله نیست.
جکایت های طنز
حکایتهای طنزآمیز غالباً کوتاهتر از حکایتهای دیگر است و بهترین نمونههای آنها را در رسالههای عبید میتوان یافت که ظاهراً او در نقل برخی از آنها از محاضرات الادباء راغب اصفهانی (متوفی ۵۰۲) و العقدالفرید ابنعبدربّه (متوفی ۳۲۸) متأثر بوده است. اشخاصی که در فرهنگ ایران به طنزگویی، زودباوری، سادگی و لودگی مشهورند، از جمله ابوبکررَبابی، بهلول، جُحی/ جوحی و طلخک/ طلحک، قهرمانان اینگونه حکایتها هستند. در دورههای اخیر دخو و ملانصرالدّین بیشتر قهرمانان این حکایتها هستند. سخن گفتن از اسافل اعضا و کاربرد واژههای قبیح و مستهجن، از ویژگیهای اینگونه حکایتهاست، بهویژه حکایتهای عبید زاکانی و حکایتهای منظوم ایرجمیرزا (متوفی ۱۳۴۴/ ۱۳۰۴ش). البته حکایتهای لطیفه مانندِ فخرالدین علی صفی (متوفی ۹۳۹) در لطائف الطوائف از این موضوع مستثنا و عاری از الفاظ قبیح است. پس از حکایتهای عبید، مشهورترین حکایتهای طنز فارسی، چرندپرند علیاکبر دهخدا (متوفی۱۳۳۴ ش) است که البته عاری از سخنان رکیک و نمونه عالیِ طنز سیاسی به زبان فارسی است.
در این بخش آرشیو جامع و کاملی از انواع حکایت های فارسی و همچین ملل را می توانید ببینید و لذت ببرید:
-
سرگرمی
داستان معروف مثنوی معنوی که اگر نشنیدی نصف عمرت برفناست!
داستان معروف مثنوی معنوی: مرد کری بود که میخواست به عیادت همسایه مریضش برود. با خود گفت: من کر هستم. چگونه…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
داستان زن دروغگو و مردی که خوشحال شد!
داستان زن دروغگو: در یکی از بزرگترین رقابت ها برنده شده بود در حالی که چک قهرمانی را دریافت کرده…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
داستان مثنوی: حکایت دارک برده عاشقی که به او تجاوز شد! 18+
حکایت سرنوشت تلخ برده: یکی از این خواجگان، غلامی سیاه داشت. خواجه دختری زیبا داشت. وقتی دختر به بلوغ رسید…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
حکایت عاقبت تخم مرغ دزد، شتر دزد می شود!
خانوادهای زندگی میکردند که یک پسر داشتند. پدر و مادر این پس، به او خیلی اهمیت میدادند و او را…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
داستان ضرب المثل استخوان لای زخم گذاشتن
داستان ضرب المثل استخوان لای زخم گذاشتن: مرد جوانی مغازهی قصابی داشت و گوشتهای تازه به مردم میفروخت. او مشغول…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
داستان ضربالمثل قُمپز در کردن چیه؟
داستان ضربالمثل قُمپز در کردن: بیشتر انسانها دوست دارند از خود تعریف کنند و کارهای بسیار سخت و قهرمانانه که…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
حکایت قدیمی اگه برای من آب نداره برای تو که نان داره!
حکایت قدیمی: محمد شاه قاجار، صدراعظمی به اسم حاج میرزا آقاسی داشت که مرد بسیار فعال و زرنگی بود و در…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
ماجرای مردی که در راه عشق به همسرش جان داد
داستان مرد عاشق: یک روز آموزگار از دانش آموزانی که در کلاس بودند پرسید: آیا می توانید راهی غیر تکراری…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
داستان آبروریزی مرد متاهل در مهمانی باعث جدایی شد!
داستان آبروریزی مرد متاهل که با فراموشی جمله اصلی خودش را بدبخت کرد. او گفت: من بهترین سالهای زندگی را…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
حکایت مظفرالدین شاه که مردم را دعاگوی خود کرد!
حکایت مظفرالدین شاه که اگر تا به حال نشنیده اید نباید آن را از دست بدهید. چنین حکایت شده که روزی…
بیشتر بخوانید »