داستان
داستان از قدیمیترین قالبهای هنری است که پیشینهی بسیار کهنی دارد و انسانها آن را به صورتهای گوناگون برای یکدیگر نقل و بازگو کردهاند. از زمانی که انسانهای غارنشین پس از یک روز تلاش و کوشش و شکار حیوانات، شبانه درون غارها کنار آتش مینشستند و ماجراها و اتفاقات روزانه و چگونگی شکار حیوانات وحشی را برای یکدیگر بازگو میکردند و به انتظار پایان ماجراها و حرفهای یکدیگر گوش فرا میدادند، تا امروز، با همهی پیشرفتی که در زمینههای مختلف زندگی حاصل شده است و نویسندگان بسیاری با خلق آثار متنوعی پا به عرصهی ادبیات داستانی نهادهاند؛ همواره انسان نیازمند خواندن و شنیدن داستان و انواع گوناگون آن بوده است.
در هیچ عصری انسان بینیاز از داستان نخواهد شد، زیرا که داستانها در زندگی انسانها دارای جنبههای پندآموز و عبرتانگیز میباشند و به نوعی درس زندگی و تجربهی بهتر زیستن را به انسان میآموزند. ناصر ایرانی در تعریف «داستان» اینگونه میگوید: «اصطلاح داستان در محدوده هنر داستاننویسی یک معنی عام دارد و یک معنی خاص. در معنی خاص شامل رمان و داستان کوتاه میشود و در معنی عام به هر “اثر هنری منثور” گفته میشود.»
انواع داستان
جمال میرصادقی در بیان انواع داستان معتقد است:
«لغت داستان در زبان فارسی به معنی قصه، حکایت، افسانه و سرگذشت به کار رفته است و در ادبیات اصطلاحی عام به شمار میآید که از یک سو شامل صور متنوع قصه میشود و از سوی دیگر انشعابات مختلف ادبیات داستانی از قبیل داستان کوتاه، رمان، داستان بلند و دیگر اقسـام این شاخه از ادبیات خلاق را در بـر میگیرد».
۱- قصه
قصه در لغت به معنی حکایت و سرگذشت است و نوشتهای است که درون مایهی آن مربوط به گذشتههای دور است و بسیاری از آداب و رسوم و عقاید خرافی آن روزگار در آن آمده، و در واقع منعکس کنندهی فرهنگ عامه است.
جمال میرصادقی در تعریف قصه می گوید؛ «معمولاً به آثاری که در آنها تأکید بر حوادث خارق العاده بیشتر از تحول و تکوین آدمها و شخصیتهاست، قصه میگویند.
۲- داستان کوتاه
«داستان کوتاه ترجمهای است از “Short story”، اصطلاح انگلیسی و مترادف و هم معنی با «نوول» (Nouvelle) اصطلاح فرانسوی.
در تعریف داستان کوتاه نوشتهاند، داستانی است که:
۱- طرح منظم و مشخصی دارد.
۲- یک شخصیت اصلی دارد.
۳- این شخصیت، در یک واقعهی اصلی ارایه میشود.
۴- به صورت «کلی» که همهی اجزاء آن با هم پیوند متقابل دارند، شکل میبندد.
۵- تأثیر واحدی را القا میکند.
۶- کوتاه است.
۳- داستان بلند
داستان بلند، داستانی است که گسترش یافته تر از داستان کوتاه و محدودتر از رمان است.
شخصیتها درداستان بلند پابه پای حوادث پیش میروند و تمام عناصر داستانی که در رمان وجود دارد، در داستان بلند نیز حضور دارند. حجم نوشتاری آن، معمولاً از پانزده هزار تا سی هزار کلمه تشکیل میشود. داستانی است روایت گونه به نثر که پیرامون موضوع و حادثهای خاص که «ریشه در واقعیت اجتماعی» دارد نوشته میشود.
۴- رمان
«رمان (Roman) از رمانس (Romance) قرون وسطی مشتق شده است، البته در انگلیسی به جای «رمان» واژهی دیگری را به کار میبرند: (Novel)، که برگرفته از واژهی ایتالیایی «نوولا»
(Novella)، به معنی چیز کوچک و تازه است و بر قصهای کوتاه و منثور اطلاق میشده است.»
5- ضرب المثل
همچنین بعضی داستان ها از ریشه ضرب المثل ها برخواسته اند و هر ضرب المثلی برای خود داستانی دارد که باید بدانید.
-
سرگرمی
حکایت صوفی و حکم ناحق قاضی: هم کتک بخورم هم پول بدم+ داستانی از مثنوی معنوی
حکایت صوفی و حکم ناحق قاضی: یک روزی بود و یک روزگاری. یک پیرمرد کمبنیه و لاغراندام که خیلی رنجور…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
اصطلاح ریش گرو گذاشتن از کجا آمده است + داستان تار ریش ارزشمند و کپه ریش بی ارزش!
اصطلاح ریش گرو گذاشتن : در گذشته ها ریش و سبیل خیلی حرمت داشت و حتی مردها به ریششان قسم…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
رازهای خانه داروغه نانجیب: حکایتی در باب اینکه نباید براساس شنیده ها قضاوت کرد!
رازهای خانه داروغه نانجیب: تاجرى بود، زنى داشت. اين دو سيزده به در رفتند. در راه برگشت به خونه که…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
حکایت خروس گردو دزد / خروسی که از همه حیوانات استفاده کرد تا خودش از خانه قاضی گردو بدزدد!
حکایت خروس گردو دزد: يک شب خروس خواست برود خانهٔ قاضى گردو بدزدد، در بين راه به يک گرگى رسيد.…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
حکایت ملانصرالدین و الاغ مرده | ملا نصر الدین که با الاغ مرده اش کلی پول درآورد!
حکایت ملانصرالدین و الاغ مرده: داستان ها و حکایات ملا نصرالدین هیچگاه قدیمی نمی شوند. این داستان ها علاوه بر…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
حکایت دزد و مرد روستایی: حکایت مرد دهاتی که دزد پر رو و نابکار را بدجور ادب کرد!
حکایت دزد و مرد روستایی: يکى بود يکى نبود، غير از خدا هيچکس نبود. در روزگاران قديم يک فرد روستائى…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
ضرب المثل آنچه تو از رو می خوانی، من از بَرَم از کجا آمده است+داستان
ضرب المثل آنچه تو از رو می خوانی من از برم: یک روز فروشنده دوره گردی با پاهایی خسته و…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
تجربیات یک پدر | راز دل به زن مگو، با نو كیسه معامله نكن و با آدم كم عقل رفیق نشو!
تجربیات یک پدر: پدری به پسرش وصیت کرد که در عمرت این سه کار را نکن:راز دل به زن مگو…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
داستان جالب اصطلاح “گرگ را چه به پوستین دوزی؟” از کجا آمده است!؟
گرگ را چه به پوستین دوزی: روزی روزگاری شیر مانند همیشه، سلطان جنگل بود و گرگ هم دل پرخونی از…
بیشتر بخوانید » -
سرگرمی
داستان پیرزن اسپند دود کن و مرد تاجر | وقتی اسپند دود کردن برای پیرزن فقیر، عاقبت به خیری آورد!
داستان پیرزن اسپند دود کن و مرد تاجر: روزی بود، روزگاری بود. یک پیرزن بینوا بود که از مال دنیا…
بیشتر بخوانید »