گوناگون

مروری بر نقش‌های عاشقانه هوتن شکیبا که در همه آنها باعث دردسر و زحمت معشوق شده است؛ عشق‌های خانمان‌سوز هوتن

محور اصلی سریال «تاسیان» به کارگردانی تینا پاکروان، روی عشق امیر به شیرین استوار شده؛ عشقی که باعث به نابودی کشیده شدن خانواده‌های هر دو نفر شده است. امیر برای رسیدن به شیرین باعث مرگ شوهرعمه‌اش می‌شود، پای پدرش را به زندان باز می‌کند، به ساواک می‌رود و مجبور می‌شود از برادر خودش اقرار بگیرد؛ درواقع با عشقی روبه‌رو هستیم که رفته‌رفته به نابودی کشیده می‌شود. نکته جالب اینجاست که هوتن شکیبا در اکثر عاشقانه‌هایش در جایگاهی قرار می‌گیرد که پارتنر یا معشوقش را به نابودی می‌کشد. جز «لیسانسه‌ها» که عملا عشق‌هایش به نتیجه نمی‌رسند، در سایر آثار عاشقانه‌ای که بازی کرده، مجموعه رفتارهایش باعث زحمت و دردسرهای فراوان برای نفر مقابلش شده است. این مسئله برای مخاطبان آثار او بسیار جذاب است. به‌طوری که خیلی‌ها در فضای مجازی به شوخی از او خواسته‌اند دیگر در فیلم‌ها و سریال‌ها عاشق کسی نشود.

به بهانه قسمت دهم سریال «تاسیان»، مروری داریم بر آثار عاشقانه هوتن شکیبا که در همه آنها در جایگاه یک پارتنر یا عاشق باعث نابودی طرف مقابلش شده است. 

لیسانسه‌ها | در نقش : حبیب | سروش صحت | 1395

33

حبیب در لیسانسه‌ها مظهر آدم‌های است که همیشه ظن این را دارند که دخترها عاشقشان هستند.

رابطه عاشقانه: سروش صحت با انتخاب شکیبا برای نقش حبیب «لیسانسه‌ها» در سال 95، از او به عنوان یک پدیده درجه یک در تلویزیون رونمایی کرد. حبیب پسر جوان تازه به دوران رسیده‌ای بود که با مدل مو و تیپی بدترکیب و دِمده، اعتمادبنفس بالایی داشت و خدا را بنده نبود. احساس می‌کرد مورد توجه همه است و هر دختری رویای ازدواج با او را در سر دارد. مهمترین ویژگی کاراکتر حبیب عاشق‌پیشگی‌ او بود. هرجا می‌رفت و در هر موقعیتی قرار می‌گرفت به یک دختر علاقه‌مند می‌شد، رویاپردازی می‌کرد، نامه می‌نوشت و در ذهنش تا پای سفره عقد پیش می‌رفت آنهم درحالی که دختر مقابلش اصلا در جریان هم نبود. او توانایی ابراز علاقه نداشت و مدام خرابکاری می‌کرد به همین دلیل هم مدام در روابطش شکست می‌خورد اما بلافاصله عاشق دختر دیگری می‌شد و این زنجیره هیچ‌وقت قطع نمی‌شد.

سرانجام عشق: سرانجام عشق حبیب به هیچ‌کدام از دخترها به جایی نرسید. همه اطرافیانش سروسامان گرفتند و حتی یکبار هم که تا پای سفره عقد پیش رفت، همه‌چیز بهم ریخت و سرش بی‌کلاه ماند. البته نکته مهم این بود که اگر حبیب ازدواج می‌کرد و به وصال می‌رسید دیگر جذابیتی نداشت و مهمترین نکته جذاب کاراکترش خراب می‌شد. نتیجه اینکه «لیسانسه‌ها» تنها اثر عاشقانه هوتن شکیبا بود که به طرف مقابلش آسیبی نرساند و دلیلش هم به وصال نرسیدن بود.

34

عبدالحمید در «شبی که ماه کامل شد» زنش را به کام مرگ می‌کشاند.

شبی که ماه کامل شد | در نقش : عبدالحمید ریگی | نرگس آبیار | 1397

رابطه عاشقانه: در فیلم سینمایی «شبی که ماه کامل شد»، هوتن شکیبا در نقش عبدالحمید ریگی از همان نقطه شروع به عنوان مردی عاشق و شاعر معرفی شد. او با نگاه‌ها و لبخندش احساساتش را بروز می‌داد و بعدتر مدام برای فائزه شعر می‌نوشت و به او حرف‌های عاشقانه می‌زد. خیلی خوب می‌توانست دل یک دختر را نرم کند و او را شیفته خودش سازد. رفته رفته کاری می‌کرد که فائزه حتی حاضر شود خانواده‌اش را برای نزدیک شدن به او رها کند. نکته قابل توجه اینکه حتی پس از سفر به پاکستان هم این عشق و علاقه و ابراز محبت کماکان وجود داشت و مخاطب تا مدت‌ها نمی‌توانست تغییرات این کاراکتر را بپذیرد.

سرانجام عشق: می‌توانیم بگوییم که عبدالحمید تا نقطه پایان هم به فائزه علاقه داشت و صرفا تحت‌تاثیر صحبت‌های برادرش مجبور می‌شد کاری که او خواسته بود را به سرانجام برساند. او میان عشق و وظیفه‌ای که فکر می‌کرد بر گردنش است گیر افتاده بود و نمی‌توانست به عشقش وفادار بماند اما از سوی دیگر مهر فائزه هم از دلش بیرون نمی‌رفت. با این حال فائزه را به قتل می‌رساند.

تی‌تی | در نقش : امیر ساسان | آیدا پناهنده | 1399

35

عشق نامتعارف تی‌تی به امیرساسان رابطه‌ای عجیب بین آن‌ها رقم می‌زند.

رابطه عاشقانه: در فیلم «تی‌تی» هوتن شکیبا نقش مردی به نام امیرساسان را بازی کرد؛ مردی که تی‌تی عاشقانه دوستش داشت و حاضر بود به خاطرش دست به هرکاری بزند. او مردی لاابالی و دائم‌الخمر بود که از عشق تی‌تی استفاده می‌کرد و رحمش را برای دریافت پول اجاره می‌داد. یا درحال قمار بود یا سر بساط مواد. به‌راحتی به تی‌تی بهتان می‌زد و او را خل و بی‌عقل و بی‌سواد معرفی می‌کرد. با اینحال بلد بود سر بزنگاه چطور تی‌تی را نرم کند و کاری کند که از هرچه دارد به خاطر او بگذرد.

سرانجام عشق: امیرساسان احساسات تی‌تی را به بازی می‌گرفت و هیچ‌گاه نتوانسته بود به عمق عشق او پی ببرد اما در نقطه پایانی وقتی می‌دید تی‌تی حاضر است به خاطر او از همه چیز بگذرد تحت تاثیر قرار می‌گرفت و از موضع خودخواهانه‌اش پایین می‌آمد. اما درکل تی‌تی تا پایان تحت‌تاثیر رفتار او می‌ماند و این آسیبی که به روحش وارد شده بود از بین نمی‌رفت.

ابلق | در نقش : علی | نرگس آبیار | 1399

36

هوتن شکیبا در فیلم «ابلق» نقش علی را بازی می‌کند که به همسرش بی‌تفاوت است.

رابطه عاشقانه: علی، جوانی لات و کفترباز بود؛ مردی که شخصیتش درست شکل نگرفته خیلی کوچکتر از سنش به نظر می‌رسید. خیلی زود ازدواج کرده و بلد نبود چطور باید با همسر و فرزندش رفتار کند. همه‌چیز برایش شوخی بود و تمام فکرش پیش کفتربازی. مسئولیت هیچ چیز را نمی‌پذیرفت و حتی حاضر نمی‌شد به نگرانی‌های همسرش از زندگی در محله‌ای پست تن دهد. او مدام همسرش را کتک می‌زد و احساساتش را نادیده می‌گرفت اما خیلی زود پشیمان می‌شد و در صدد صلح و ابراز علاقه برمی‌آمد.

سرانجام عشق: تازه وقتی متوجه می‌شد همسرش به خاطر تعرض شوهرخواهرش دست به خودکشی زده نگران او می‌شد و پیشت او می‌ایستاد. آنهم زمانی که دیگر دیر شده بود و زندگی‌شان نقل همه دروهمسایه شده بود. علی با بی‌مسئولیتی‌اش باعث می‌شد همسرش بحرانی را تجربه کند که طبیعتا به واسطه آن دیگر نمی‌توانست در آن محله زندگی کند.

ملاقات خصوصی | در نقش : فرهاد | امید شمس | 1400

37

در «ملاقات خصوصی» یک نقش از پیش تعیین شده فرهاد را درگیر عشقی ناخواسته می‌کند.

رابطه عاشقانه : هوتن شکیبا در فیلم «ملاقات خصوصی» نقش پسری زندانی به نام فرهاد را داشت که با نقشه به دختر یکی از زندانی‌ها به نام پروانه نزدیک می‌شد تا بتواند از او سوءاستفاده کند. پروانه با تمام احساساتش به او نزدیک می‌شد و مدام رویاپردازی می‌کرد. سکانس مراسم عقد داخل زندان و اتاقک سرد و بی‌روحی که با خیال‌پردازی و سلیقه پروانه رنگ دیگری به خود می‌گرفت در کنار صحبت‌های عاشقانه فرهاد از جمله عاشقانه‌ترین و جذابترین سکانس‌ها بود. این رابطه عاشقانه اما با ورود به مرحله انتقال مواد توسط پروانه به داخل زندان، وارد مسیر دیگری می‌شد. فرهاد با وجود علاقه‌ای که به پروانه داشت اما بیشتر از هرچیز به آزادی خودش فکر می‌کرد و همین مسئله باعث شد پروانه وادار به انجام کارهایی شود که فکرش را هم نمی‌کرد.

سرانجام عشق : در بخش پایانی فیلم فرهاد باید بین آزادی خودش و عشق به پروانه یکی را انتخاب می‌کرد. او ابتدا آزادی را انتخاب کرد و اجازه داد پروانه بدون اینکه هیچ خلاقی کرده باشد، پشت میله‌های زندان بماند. اما در نقطه پایانی، نتوانست روی این تصمیم بماند. با اینکه بالاخره عشق بهانه‌ای شد تا مجددا پشت میله‌ها برگردد و انتقال مواد به داخل زندان را گردن بگیرد اما بهرحال پروانه را بدبخت کرد.

38

«هاتف» در «رهایم کن» پا به یک عشق ممنوعه می‌گذارد.

رهایم کن | در نقش : هاتف | شهرام شاه‌حسینی | 1401

رابطه عاشقانه : محور اصلی سریال «رهایم کن» به کارگردانی شهرام شاه‌حسینی روی عشق مثلثی دو برادر بود. هاتف که در جوانی از خانواده بریده بود و در شهر برای خودش زندگی می‌گذراند، به شهر محل زندگی پدر و برادرش برمی‌گشت و با دیدن مارال، نامزد برادرش ناگهان به او علاقه‌مند می‌شد. هاتف از خستگی و مشکلات برادرش استفاده می‌کرد و با ترفندهای عاشقانه، توجه او را به خودش معطوف می‌کرد. تا جایی که مارال با تمام وجود به هاتف علاقه‌مند می‌شد و رابطه‌اش را با حاتم کمرنگ می‌کرد. نکته مهم این بود که هاتف در ظاهر می‌توانست به خاطر دروغ‌ها و خیانت به برادر، به شخصیتی منفور تبدیل شود اما نمایش ترس و غم و اندوه دائمی به خاطر از دست دادن مادر و نفرت از پدر، باعث می‌شد او را کاملا در این جایگاه درک کنیم.

سرانجام عشق : مارال متوجه می‌شد که هاتف عامل اصلی مرگ برادرش است و از او می‌برید. او به خاطر هاتف هم نامزدش را از دست می‌داد و هم برادرش و هم آرامش زندگی‌اش برباد می‌رفت. هاتف هم برادر و هم عشقش را باهم از دست می‌داد و با فرزند سندروم داونی برادرش تنها می‌ماند. او عشق برادر را ازش می‌گرفت و به معشوق دروغ می‌گفت و نهایتا هم به جای نمی‌رسید.

39

عشق امیر به شیرین مشکلاتی را برای خانواده دختر ایجاد کرده است.

تاسیان | در نقش : امیر| تینا پاکروان | 1403

رابطه عاشقانه : بخش مهمی از ماجراهای سریال «تاسیان» پیرامون عشق امیر به شیرین شکل گرفته است؛ عشقی که رفته‌رفته برای همه خطرساز می‌شود. امیر به خاطر عشق به شیرین برای کارخانه پدرش پاپوش درست می‌کند و ناخواسته باعث مرگ شوهرعمه‌اش و زندانی شدن پدرش می‌شود. از سوی دیگر باز برای رسیدن به عشق شیرین سر از ساواک درمی‌آورد و علیرغم میل باطنی‌اش مجبور می‌شود در عملیات‌های مختلف شرکت کند. حتی حاضر می‌شود از برادر خودش هم اقرار بگیرد؛ سکانسی درخشان در قسمت دهم تاسیان که خود امیر را تا مرز نابودی پیش می‌برد. امیر با هویت دروغین به شیرین نزدیک می‌شود و از همین حالا می‌توانیم مطمئن باشیم او را هم تا نابودی می‌کشاند. هنوز سرانجام این عشق مشخص نیست اما مسیری که امیر در طول سریال طی کرده نشان می‌دهد در ادامه هم قرار نیست اوضاع از این بهتر شود.

منبع: فیلم نیوز

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

5 × 4 =

دکمه بازگشت به بالا