داستان ضرب المثل روزی که ماست تهرانی ها کیسه شد!
داستان ضرب المثل ماست: در زمان پادشاهی مظفرالدینشاه قاجار، ادارهی شهر تهران را به فردی نظامی بهنام «مختارالسلطنه» سپرده بودند. مختارالسلطنه مرد بیگذشت و سختگیری بود. اَخم و تَخم میکرد و سر سازگاری با بازاریها را نداشت. اگر هم میشنید دکانداری یا بازرگانی گرانفروشی کرده است، دمار از روزگارش درمیآورد.
دیگران هم از دست سختگیریهای او حال و روز خوشی نداشتند. گفته شده است که یک بار دستور داد چند گدای تهرانی را که به بساط کاسبی ناخنک زده بودند، به درخت ببندند. با این همه حاکم باتدبیر و کاردانی بود. بسیاری از خیابانهای تهران را سنگچین کرد و چاههای کوچکی کَند تا آب باران خیابانها را انباشته نکند. کارهای دیگری هم انجام داد که به سود تهرانیها و شهر تهران بود.
جالبه ببین: اگه هوش کارآگاهی داری، سریع بگو که کدوم مرد میتونه یک قاتل روانی باشه!؟
پیش از سپردن کارها به مختارالسلطنه، برخی لبنیات فروشها و خوارباریها هر کار دلشان میخواست میکردند و تا آنجا که تیغشان میبُرید بهای کالاها را بالا میبردند. مختارالسلطنه به این اوضاع بلبشو پایان داد و بهای کالاها را ثابت نگهداشت، تا آنکه یک روز به او خبر دادند که ماستفروشهای بازار بهای ماست را گران کردهاند.
حتمن ببینید: شخصیت شناسی شکل گوش؛ گوشات شکل کدومه؟
مختارالسلطنه چند مامور را فرستاد که سر و گوشی آب بدهند و خط و نشانی بکِشند. آنها رفتند و دست از پا درازتر برگشتند. ماستفروشها گوش به اُلدروم بُلدروم ماموران ندادند و ککشان هم نگزید. مختارالسلطنه چاره را در این دید که خود پاشنهی کفشش را بالا بکشد و به سراغ آنها برود.
حاکم تهران، با لباسی دیگر (:مبدل) به یکی از دکانهای ماستفروشی بازار تهران رفت و ماست خواست. فروشنده پرسید: «چه جور ماستی میخواهی؟ ماست مختارالسلطنه یا ماست معمولی؟».
مختارالسلطنه شگفتزده پرسید: «ماست مختارالسلطنه کدام است؟» فروشنده گفت: «ماست مختارالسلطنه همان دوغِ دَم در است که نیمش آب است. شُل است و مزهی آب میدهد. اما ماست معمولی سفت و چرب است. آب هم تُوی آن نریختهایم، البته قیمتش گران است. خیلی گرانتر از ماست مختارالسلطنه».
خیلی جالبه: چیستان چندباره: بار اول و دوم رایگان است؛ بار سوم باید پول پرداخت کنی!
مختارالسلطنه پرسید: «مردم بیچاره ماست آبکی را چه جور میخورند؟». فروشنده پوزخند زد و گفت: «ماست را میریزند درون کیسه و آویزانش میکنند. یک مدت که بماند آب کیسه خالی میشود و ماستش را میخورند. به همین سادگی!».
مختارالسلطنه که از خشم و عصبانیت میلرزید، با فریاد گفت: «ماست مختارالسلطنهای نشانت بدهم که حظ کنی!» سپس به آدمهای همراهش که کمی دورتر ایستاده بودند و ماجرا را نگاه میکردند، دستور داد ماستفروش را جلوی مغازهاش آویزان کنند و تغار دوغ را درون دو لنگهی شلوارش بریزند و شلوار را از بالا به مچ پا، ببندند. مختارالسلطنه گفت: «آنقدر این شکلی بمان تا آب ماست از شلوارت بریزد و دیگر جرات نکنی آب تُوی ماست مردم بریزی»!
چیزی زمان نبُرد که خبر آویزان کردن ماستفروش به گوش بازاریها و دکاندارهای سراسر تهران رسید. آنها که مختارالسلطنه را خوب میشناختند و میدانستند با کسی شوخی ندارد، ماستها را کیسه کردند و آبش را گرفتند تا از خشم حاکم تهران در امان بمانند.
از آن روز به اینسو، زبانزد «ماستها را کیسه کردن» در میان تهرانیها رواج گرفت.
این زبانزد را زمانی بهکار میبرند که در برابر کاری ترسیده و جاخورده باشند. تهرانیها زبانزد «ماستِ مختارالسلطنه» را هم به کار میبرند و منظورشان کالای تقلبیای است که نما و ظاهر خوب، اما درون خرابی داشته باشد؛ میگویند: «ماست مختارالسلطنه است؛ میبینی ماسته، میخری دوغه، میخوری آبه!».
تهرانیها یک اصطلاح ماستی (!) دیگر هم بهکار میبرند و به کاری که سَمبل شده باشد و سر و تَهَش را به هم آورده باشند، «ماستمالی کردن» میگویند. ماستمالی کردن، همان سرسری انجام دادن کارها است. برای اصطلاح ماستمالی کردن، داستانی نیز بازگو کردهاند؛ بدینگونه که در زمان پهلوی نخست، زمانی که قرار بود هیات بلندپایهای از مصر با راهآهن جنوب به ایران بیاید، شهربانی دستور داد که دیوارهای همهی روستاهای کنار خط آهن را سفید کنند تا نمای پاکیزهای داشته باشند. در یکی از روستاها چون کشک و ماست فراوان بود، بخشدار دستور داد به جای گچ، دیوارهای روستا را با ماست و کشک سفید کنند. از آن پس «ماستمالی کردن» به زبان مردم راه یافت!
باور کردنی است «ماست» که خیلی هم محلش نمیگذاریم و کنار خوراکیهای خوشمزهی سفره آنقدرها به چشممان نمیآید، این همه ماجرا و داستان داشته باشد؟
ضرب المثل ماست ها را کیسه کردند:
از آن زمان «ماست ها را کیسه کردن» تبدیل به یک ضربالمثل شد که برای کسانی که از ترس عقوبت یک کار، عقبنشینی کردهاند، استفاده میشود.
برایتان جالب خواهد بود
داستان ملا و ثروت باد آورده؛ با هر کسی شوخی نکن!
واکنش شدید هواداران فوتبال به ترول عکس دکلان رایس و نامزدش و حمایت از آن ها
اگه شکلات رو بین میوه ها پیدا کردی برای چشمات اسفند دود کن!