;
سرگرمی

داستان خفن و جالب: حکایت حجله عروسی و داماد وحشی!

حکایت حجله عروسی و داماد وحشی: یعنی اگر از همان اول سخت گیری کنی تا حساب کار به دست دیگران آید، در آینده کسی جرئت نمی کند خطاکاری کند. در قدیم مردها از این روش در ابتدای زندگی استفاده می کردند تا مردسالارانه تا آخر عمر زندگی کنند! بدین روش که از همان اول زندگی در برابر خواسته های زن ها مثل خرید کردن، با جدیت برخورد می کردند یا اگر دعوایی میشد، با آب و تاب قدرت نمایی می کردند تا حساب کار دست زن هایشان بیاید! ادامه حکایت را با بخش سرگرمی مجله گفتنی همراه باشید.

این هم جالبه: بازی فکری: آقایون و خانمای نکته سنج بگن کدوم چترباز زنده می مونه؟!

حکایت حجله عروسی و داماد وحشی

میگویند در ایام قدیم دختری تندخو و بد اخلاق وجود داشته و با اینکه دارای زیبای و جمال بوده و پدرش هم از تجار سرشناس شهر بوده اما به خاطر این خلق و خو هیج کس حاضر به ازدواج با او نبوده است.
پس از چندی پسری از اهالی شهامت به خرج می دهد و تصمیم می گیرد که با وی ازدواج کند.پس به خواستگاری دختر می رود.

بر خلاف نظر همه ، او می گوید که می تواند دخترک را رام کند.و با او ازدواج کند.
خلاصه پس از مراسم عروسی ، عروس و داماد وارد حجله میشوند و ….چند دقیقه از زفاف که میگذرد پسرک احساس تشنگی میکند .پس نقشه اش را از قبل برنامه ریزی کرده بود اجرا می کند،گربه ای در اتاق وجود داشته از او میخواهد که آب بیاورد.
چند بار تکرار میکند که ای گربه برو و برای من آب بیاور.
گربه بیچاره که از همه جا بی خبر بوده از جایش تکان نمی خورد تا اینکه مرد جوان خنجرش را از غلاف بیرون می کشد و سر از تن گربه جدا میکند.

و پس از این که این کار را انجام می دهد دوباره به حجله برمی گردد و این بار رو به دختر میکند و می گوید برو آب بیار….‬
خب نتیجه معلومه دختر از ترس سریع میره آب میاره تا سر نوشت اون مثل گربه بیچاره نشه!
واین گونه بود که ضرب المثل و حکایت گربه را دم حجله باید کشت رایج شد.

 

امیدواریم از حکایت حجله عروسی و داماد وحشی لذت برده باشید. شما هرروزه در مجله اینترنتی گفتنی مطالب متنوعی از انواع حکایت و ضرب المثل و داستان را می توانید ببینید و لذت ببرید. همچنین می توانید در شبکه های اجتماعی مانند Entertainment اینستاگرام و فیس بوک گفتنی ما را دنبال کنید.

 

این مطالب هم جالبن:

بازی فکری: اگه خیلی باهوش باهوش باشی در یک نگاه مادر این دختر خانم رو پیدا می کنی!

حکایت مرد دستفروش و خر بارکش: خر حیله گری که فکر می کرد می تواند دستفروش را خر کند!

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

3 × 5 =

دکمه بازگشت به بالا