عشق نادرست: به چه دلیل همیشه عاشق آدم های اشتباهی می شویم؟
عشق نادرست: حس خوب عشق و عاشقی برای کسان که آن را تجربه کرده اند بسیار شیرین و لذت و بخش است. همه چیز رنگی تر و زندگی بیشتر از قبل بر وفق مراد پیش می رود. اما با گذشت مدتی همه چیز عوض می شود.
شاید اصطلاح «کراش» را زیاد شنیده باشید. کراش یا عشقی آنی و زیاد از آن احساساتی است که با عشق واقعی فرق دارد. زمانی که شما بهطور ناگهانی و غیرعادی از فردی خوشتان میآید، از او بُتی میسازید که با واقعیت وجودیاش هم فرق دارد. منتها عشق واقعی طور دیگری است. در عشق واقعی به بدیها، خوبیها، زشتیها و زیباییهای طرف مقابل واقف هستید؛ اما او را بهرغم تمام ناملایمات و چیزهای ناخوشایندی که در او میبینید بازهم دوست دارید.
گاهی حسوحال خوش روزهای نخست که میگذرد، ابرهای تیرهای ظاهر میشوند که نشان میدهند ما عاشق فردی اشتباه شدهایم. خروج از چنین رابطهای یا مدیریت آن سخت میشود و روزگارمان را تلخ میکند. باید حواسمان را حسابی جمع کنیم و نگذاریم چنین چیزی برایمان رخ بدهد.
قبل از هرچیز باید بدانیم چرا عاشق آدمهای اشتباه میشویم و بعد با شناخت نشانهها و دلایل ماجرا خود را نجات بدهیم. راهکارهایی هم برای اسیرنشدن در چنین تلهای از احساسات وجود دارد که در این مقاله از سبک زندگی درباره همه این ها خواهید خواند. با گفتنی همراه باشید.
حتما بخوانید: سردمزاجی در رابطه را بدون نیاز به پزشک درمان کنید: خانم ها بیشتر مراقبت کنید
به چه دلیل همیشه عاشق آدم های اشتباهی می شویم؟
عشق نادرست
عاشق کسی شدن که آدم زندگی ما نیست دلایلی دارد. اگر با چشمانی باز به این دلایل نگاه کنیم، چیزهای زیادی درباره عشق و خودمان دستگیرمان میشود. آنوقت است که دیگر دچار تجربههای عاطفی فرساینده و غلط نمیشویم. در ادامه، با تعدادی از این دلایل آشنا خواهید شد:
حتما ببین: چیزهایی که رابطه عاشقانه را نابود میکنند!
۱. ابراز شخصیتی غیرواقعی
عشق نادرست: این روزها که ارتباطات از راههای مجازی رونق گرفتهاند، ابراز شخصیت غیرواقعی آدمها هم بیشتر از گذشتهها شده است. اگر صادقانه به معرفی خود مشغول شویم و از خودِ واقعیمان پرده برداریم، جذب فردی مانند خودمان میشویم که برای ارتباط و رابطه مناسب ماست.
یکی از دلایل ورود عشقهای اشتباهی به زندگی همین است. خودمان را در گروه آدمهایی قرار میدهیم که با ما متفاوتاند. باید کمی خلوت کنیم و ببینیم چرا چنین کاری میکنیم و چرا سعی داریم از دنیای حقیقیمان فاصله بگیریم و خود را طور دیگری معرفی کنیم. پاسخدادن به این پرسشها در شناخت و رسیدن به آدم مناسبمان بسیار مؤثر است.
خیلی جالبه بخونید: آیا اعتیاد به عشق وجود دارد؟ چگونه باید درمان کرد؟
۲. رؤیاپردازی درباره آدم ندیدهونشناخته
عشق نادرست: با دانشی اندک درباره شخصیت یک فرد و مثلا دیدن تصاویر او در شبکههای اجتماعی نمیتوانیم به دیدگاه درستی دربارهاش برسیم؛ بنابراین، امکان دارد در برخورد و ارتباط واقعی بهاصطلاح توی ذوقمان بخورد یا متوجه شویم کاملا در اشتباه بودهایم.
پس تا قبل از اینکه شناختی واقعی و نزدیک از فرد مقابل کسب نکردهایم، نباید شروع به تخیل درباره او کنیم و برایش ویژگیهای ساختگی در ذهن در نظر بگیریم. عاشقیِ درست به شناخت نیاز دارد.
باید خیالپردازی را کنار بگذاریم و سعی کنیم حقیقت طرف مقابل را دوست بداریم، نه رؤیاهای ساختگیمان درباره او را.
چالش دقت حتما ببین: آزمون شناخت تفاوت: با تشخیص 7 تفاوت بین تصاویر، میزان دقت خود را اندازه گیری کنید!
3. در جستوجوی عشقی کامل و ایدئال
عشق نادرست: هیچکس کامل نیست و تلاش برای رسیدن به موردی ایدئال فقط موجب میشود تنها بمانیم. ایجاد تعادل میان خواستهها و واقعیتِ طرف مقابل است که باعث میشود به رابطهای پای بگذاریم که مانند تمام بخشهای دیگر زندگی به تلاش برای بهترشدن نیاز دارد.
جستوجوی ویژگیهای آرمانی دیدمان را منحرف میکند و نمیگذارد فرد مناسب را پیدا کنیم.
4. تجربههای تلخ قدیمی
عشق نادرست: اگر سایه اشتباههای قدیم روی زندگیِ در جریان فعلیمان افتاده باشد و ترسهایی قدیمی را بر دوشمان بکشیم، امکان اینکه وارد رابطه با فردی درست شویم به حداقل میرسد. باید روی خودمان کار کنیم، گذشتهها را در آلبوم تنها بگذاریم و بهسمت شروع روابطی سالم و تازه برویم که دیگر در آنها خبری از ردپای گذشتهها نیست.
5. علاقه به تغییردادن دیگری
عشق نادرست: بهطور کلی، امید به تغییردادن فرد مقابل در زندگی امیدی واهی و بیهوده است. نمیتوانیم کسی را تغییر بدهیم؛ پس به این امید وارد رابطه عشقی با فرد مقابل نشوید. با این امید و طرز فکر، وارد رابطهای میشویم که ما را ناامید خواهد کرد.
رابطهای که در آن تلاش میکنیم ایرادات فرد دیگر را رفع کنیم، حالت والد-فرزندی به خود میگیرد. چنین رابطهای موفق نخواهد شد. ضمن اینکه به طرف مقابل این حس را میدهد که کافی و مطلوب نیست و نیاز به تغییر دارد. چهکسی از چنین حسی استقبال میکند؟ هیچکس.
نشانه های عشق نادرست چیست؟
عشق نادرست: گاهی مشخص است که عاشق آدم اشتباهی شدهایم. گاهی هم نشانههای بنیادینی وجود دارد که شناختشان نیاز به کشف دارد. آنوقت است که دلیل ناکامیابی و ناراحتیهایمان در رابطه را میفهمیم. در ادامه، از نشانههایی خواهید خواند که به ما میگویند با فرد اشتباهی وارد رابطه عاشقانه شدهایم:
۱. تغییری در فرد موردنظرتان ایجاد نمیشود
یکی از نشانههای عشق نادرست این است که شما با امید تغییر فرد مقابل وارد رابطه میشوید، اما هیچ تغییری متناسب با انتظاراتتان پیش نمیرود. در رابطه سالم و درست، شما و فرد مقابل درباره دلنگرانیها و دغدغههایتان درباره یکدیگر باهم صحبت میکنید و با کمک هم سعی دارید مشکلاتی را که میانتان وجود دارد رفع کنید و بعضی چیزها را تغییر بدهید، با تلاشی دونفره. منتها در رابطهای اشتباه شاهد چنین چیزی نخواهید بود و در واقع، هیچ تغییری در ارتباط و فرد مقابل دیده نمیشود.
یادتان نرود هیچکس تا خودش نخواهد تغییری در زندگی و رفتارش ایجاد نخواهد کرد.
۲. برنامههای زندگیتان باهم سازگار نیست
یکی دیگر از مصادیق عشق نادرست زمانی شکل میگیرد که برنامههای زندگیتان با طرف مقابل سازگار نیست. این موضوع در روابط دور از هم یا بهقول فرنگیها لانگدیستنس (Long Distance) زیاد دیده میشود. منظور همان عشق و ارتباطی است که میان دو نفر از دو نقطه جغرافیایی مختلف شکل میگیرد؛ برای مثال، یکی در شمال زندگی میکند و دیگری در جنوب یا یکی در ایران است و دیگری در اروپا.
زمانی که برنامههای زندگی و اهداف شخصی دو فرد متناسب باهم نباشد، شانس و فرصت اندکی برای ساختن ارتباطی دوسویه پیدا میکنند. متفاوتبودن برنامهها نشان از آن دارد که هر فرد خواسته و نیازهای متفاوتی نسبت به طرف مقابلش دارد. همینها نشانههایی است که باید از چنین عشقی دوری کرد. چرا؟ چون در نهایت به جایی نمیرسد و مسیر دو فرد بالأخره در جایی از راه از هم جدا میشود.
3. عادتهای اشتباه و نادرستی در زندگیتان در حال شکلگیری است
یکی دیگر از نشانههای عشق نادرست این است که پای عادتهایی ناخوشایند به زندگیتان باز میشود؛ مثلا شما تا قبل از ورود به رابطه عشقیتان، به رژیم غذایی و خواب کافی و ورزش اهمیت زیادی میدادهاید؛ اما با شروع رابطه همه اینها فراموش شدهاند. چنین تغییراتی نشان میدهد مسیر درست زندگی و اهدافتان در حال دگرگونی و خروج از جاده مطلوب است.
4. نوسانات زیادی در رابطهتان وجود دارد
رابطهای که مدام در نوسان است نمیتواند عشقی خوشایند به زندگیتان وارد کند. اگر روز و روزگارتان با طرف مقابل مدام در حال تغییر احوال است، بهتر است وضعیت را بررسی کنید. احتمال دارد چنین رابطهای اشتباه باشد. نمیشود که زندگی را در نوسان میان حالت خوب و شیرین/ بد و ناراحتکننده نگه داشت.
برای اینکه عشقی سالم را تجربه کنید، باید به روندی قابلپیشبینی و قابلمدیریت برسید.
5. اهداف و معیارهایتان در زندگی متفاوت است
کسی که اهدافش او را بهسمت جادههایی متفاوت از شما میبرد همراه خوبی برایتان نخواهد بود. نمیتوانید با کسی وارد رابطه شوید که معیارهای زندگیاش از نقطهنظرهای گوناگون متفاوت است؛ برای نمونه، درباره مقوله تعهد به رابطه، اگر استانداردها و خواستههایتان با طرف مقابل متفاوت باشد، به دردسر خواهید افتاد.
6. عشقی آنی را تجربه میکنید که با عشق واقعی و مداوم فرق دارد
شاید اصطلاح «کراش» را زیاد شنیده باشید. کراش یا عشقی آنی و زیاد از آن احساساتی است که با عشق واقعی فرق دارد. زمانی که شما بهطور ناگهانی و غیرعادی از فردی خوشتان میآید، از او بُتی میسازید که با واقعیت وجودیاش هم فرق دارد. منتها عشق واقعی طور دیگری است. در عشق واقعی به بدیها، خوبیها، زشتیها و زیباییهای طرف مقابل واقف هستید؛ اما او را بهرغم تمام ناملایمات و چیزهای ناخوشایندی که در او میبینید بازهم دوست دارید.
یادتان باشد اگر دچار عشقی عجیب و آنی نسبت به فردی شدید، احتمالا در تله عشق اشتباهی در حال اسیرشدن هستید.
راههای خروج از عشق نادرست:
۱. الگویی مشخص از فرد مطلوب خود داشته باشید
برای جلوگیری از ورود به ارتباطی اشتباه باید الگویی از فرد موردنظر در ذهن داشته باشید. ویژگیهای موردعلاقهتان چیست؟ از چهچیزهایی خوشتان نمیآید؟ از رابطههای اشتباه قدیم چه درسهایی گرفتهاید؟
۲. به حرف دوستان صادقتان دقت کنید و شانستان را از دست ندهید
گاهی نگاه آدمهای بیرون به یک رابطه دقیقتر و درستتر است؛ مثلا شاید فکر کنید فردی برایتان مناسب نیست، اما اگر دوستان صمیمی و صادقتان با آن فرد و در حضورتان معاشرت کنند به این موضوع پی ببرند که چقدر شما و طرف مقابل باهم متناسب هستید.
گاهی از دوستان درباره این موضوع کمک بگیرید و ببینید نظرشان درباره فرد مقابلتان چیست. در این صورت، آدمهای درست به زندگیتان راحتتر وارد میشوند.
۳. بیشازحد به ندای عقلتان گوش ندهید
توصیه عجیبی است؟ نه، واقعا عجیب نیست. عقلانیت در شکل و شمایل اغراقشده ممکن است مضر باشد. درست است که برای انتخابنکردن عشقی اشتباه باید الگویی عقلانی داشته باشید، اما گاهی نداهای درونی عقلتان بیشازحد محتاط میشوند و فرصت ورود به رابطهای سالم را از شما میگیرند.
یادتان باشد هر راهی چالشهایی دارید. عشق هم بیدردسر نیست و باید از جادههای پرپیچوخم آن با دقت عبور کنید تا به مقصدی خوشایند برسید.
تابهحال عشقی اشتباه را تجربه کردهاید؟ نشانهها و دلایل آن چه بوده است؟ به نظرتان چه راههای دیگری برای واردنشدن به عشق نادرست وجود دارد؟
مطالب جذاب برای خواندن:
عاشق کردن مردها: چطوری یک مرد را عاشق و شیفته خود بسازیم؟
بازگشت به رابطه قبلی: چطوری به رابطه ای که تمام شده برگردم؟