سایه دیگر نیست. «امیر هوشنگ ابتهاج» متخلص به سایه، شاعر و پژوهشگر سرشناس ایرانی درگذشت. همهی ما او را شاعری با احساساتی عمیق به لطافت شبنم می شناختیم. درخت کهن سرزمین ما، دست و دامن تهی و پا در بند، خاموش شد. رفت و این آشیانه خالی ماند. «یلدا ابتهاج»، دختر سایه، در صفحه اینستاگرام خود با انتشار تصویری از پدرش خبر درگذشت پدرش را تایید کرد. او در این پست نوشت: «سایه ما با هفتهزارسالگان سربهسر شد.» در بخش تازه ها مروری بر زندگی و آثار این شاعر بزرگ می کنیم. با گفتنی همراه باشید.
امیرهوشنگ ابتهاج
در ششم اسفندماه ۱۳۰۶ در خانوادهای سرشناس از اقلیتهای مذهبی، در شهر رشت زاده شد. پدرش «میرزا آقاخان ابتهاج» از بزرگان رشت بود. و از بزرگترین غزلسرایان شعر معاصر ایران بود. از معروفترین آثار او میتوان به شعرهای «ارغوان» و «زندگی» اشاره کرد. او شاعری توانا بود که به هر دو سبک کهن و نو شعر میسرود. علاوه بر تواناییها و هنرمندی او، دلایل دیگری نیز در شهرت و شناخته شدن آثار او موثر بودهاند؛ بهطور مثال، شعر او بارها توسط هنرمندان و خوانندههای محبوب ایرانی، بهصورت ترانه و تصنیف، اجرا شده است.
از عوامل دیگر محبوبیت او در میان مردم، همراهی او با روح زمانه و شرایط اجتماعی است. شعر او نسبت به آن چه در اجتماع میگذرد بیتفاوت نیست. او مضامین اجتماعی و دغدغههای مردم را، با هنرمندی به رشته شعر درمیآورد.
آشنایی هوشنگ ابتهاج با مرتضی کیوان
آشنایی با مرتضی کیوان که از نخستین منتقدان ادبیات مدرن جهان آن روزگار بود باعث شد تا سایه به یاری کیوان با شعر مدرن اروپا و همین طور شعر نیمایی آشنا شده و به حلقه شاعران جوان نیمایی بپیوندد. این آشنایی در گرایش ابهتاج به شعر نیمایی موثر افتاد و مجموعه شعرهای اجتماعی «چند برگ از یلدا» را منتشر کرد. اما او نیز همچون شهریار به ساختار و اسلوب شعر نیمایی وفادار نماند و بار دیگر به غزلسرایی بازگشت.
هوشنگ ابتهاج که تحصیلات دانشگاهی نداشت و حرفه خاصی نیز نیاموخته بود در سالهای تنگدستی ناشی از بیکاری و غیبت محافل روشنفکری در دهه چهل به یاری عموی بزرگش احمدعلی ابتهاج از صنعتگران و سرمایه داران سرشناس و صاحب صنایع سیمان به مدیریت کارخانه سیمان تهران مشغول شد.
ابتهاج از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ شمسی سرپرست برنامه گلها در رادیوی ایران (پس از کنارهگیری داوود پیرنیا) و پایهگذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود.نخستین اثرش به نام «نخستین نغمهها» را در سال ۱۳۲۵ شمسی منتشر کرد.
سایه بعد از حادثه میدان ژاله (۱۷ شهریور ۱۳۵۷) بههمراه محمدرضا لطفی، محمدرضا شجریان و حسین علیزاده، بهنشانه اعتراض از رادیو استعفا داد.
او همچنین همراه با نویسندگان و شاعران سرشناسی همچون احمد شاملو،عضو کانون نویسندگان ایران بود اما در سال ۱۳۵۸ پس از انقلاب اسلامی، بهدلیل آنچه «نقض مرامنامه و اساسنامه کانون» خوانده شد، با رای هیئت دبیران کانون، ابتدا تعلیق و سپس بههمراه چند تن دیگر از اعضا، اخراج شد.
هوشنگ ابتهاج و تخلص سایه
ابتهاج در مورد انتخاب تخلص «ه.ا. سایه» در شعرش میگوید:
« حروف و کلمات برای من رنگ دارند. «ر» خاکستری، «گ» نارنجی و «ج» سیاه است. «ی» کلمات برایم سرد و گرماند. سایه کلمهای سرد است. گلابی کلمهای گرم. بهگمان من، در کلمه سایه یک مقدار آرامش و خجالتیبودن و فروتنی و بیآزار بودن هست. اینها برای من جالب بود و با طبیعت من میساخت. خود کلمه سایه از نظر حروف الفبا حرف نرم بدون ادعایی است. در آن نوعی افسوس است و ذات معنای این کلمه، نوعی افتادگی دارد در مقابل خشونت و حتی میشود گفت وقاحت.»
لینک های مرتبط:
جاستین بیبر فلج شد! رمزی هانت علت فلج این خواننده است
حادثه تلخ برای مجری«اعجوبهها»: فوت همسر و فرزند حامد سلطانی
پردرآمدترین فوتبالیست های لیگ برتر انگلیس در فصل 2021-2022
تحقیقات جدید می گوید: مردان متاهل یا تحصیلکرده بیشتر از زنان عمر میکنند