داستان حلال و حرام از منظر شیخ؛ جالب و خواندنی
داستان حلال و حرام: عالمی پای منبر در مورد حلال و حرام صحبت می کرد و می گفت روزی سه دزد به خانه تاجر دینداری زدند و پول و سکه بسیاری را روی خر صاحبخانه گذاشتن در مسیر دو تا از دزد ها دسیسه چیدند ،که دزد سومی را بکشند تا سهمشان از مال دزدی بیشتر شود و همین کار را نیز کردند، آن دو دزد آب و غذایی خوردند و باز راه افتادند که به یک بار یکی از آنها خنجر کشید و رفیق دومش را کشت.
حتمن ببینید: کلیپ تمسخر آهنگ جدید ساسی مانکن؛ اینو گوش بدین
شب که شد دزد آخر دل درد شدیدی گرفت و بر اثر سمی که شریک قبلی اش در غذایش ریخته بود، مُرد. الاغ که تنها مانده بود راه صاحب خانه را در پیش گرفت و به همراه مال به خانه تاجر برگشت.عالم ادامه داد :ای مردم این یعنی مال حلال به صاحبش برمی گردد، مردم پای منبر صلواتی بلند فرستادند، که شخصی بلند شد و گفت ای عالم تمام دزد ها که مُردن !پس جریان را چه کسی برای شما تعریف کرد؟! تنها بازمانده ماجرا فقط الاغ بود.
برایتان جالب خواهد بود
شخصیت شناسی قفل گوشی: تو معمولن کدوم یکی هستی؟
چیستان خیس: آن چیست که هنگام خشک کردن خیس میشود!؟
معما برای باهوشا: آن چیست که پیوسته می آید، اما هرگز نمی رسد؟
چیستان: چه چیز میان دریا و رادیو مشترک است؟