داستان سینوهه و برده ای که به زن و دخترش تجاوز شد!
داستان سینوهه و برده: سینوهه شبی را به مستی کنار نیل به خواب می رود و صبح روز بعد یکی از برده های مصر که گوش ها و بینی اش به نشانه ی بردگی بریده بودند را بالای سر خودش می بیند…..
در ابتدا می ترسد، اما وقتی به بی آزار بودن آن پی می برد، با او هم کلام می شود. برده، از ستم هایی که طبقه اشراف مصر بر او روا داشته بودند می گوید ؛ از فئودالیسم بسیار شدید حاکم بر آن روزهای مصر …..
جالبه ببینید: اگه تونستی تو 7 ثانیه فردی که با مسموم کردن غذا سعی داره مهمانان رو بکشه خیلی باهوشی
داستان حماقت بشر انتها ندارد
برده، از سینوهه خواهش می کند او را سر قبر یکی از اشراف ظالم و معروف مصر ببرد و چون سینوهه با سواد بود ، جملاتی که خدایان روی قبر آن شخص ظالم رانوشته اند برای او بخواند.
سینوهه از برده سئوال می کند که چرا می خواهد سرنوشت قبر این شخص را بداند؟
و برده می گوید :
سال ها قبل من انسان خوشبخت و آزادی بودم, همسر زیبا و دختر جوانی داشتم ؛ مزرعه پر برکت اما کوچک من در کنار زمین های بیکران یکی از اشراف بود .
چالش بینایی: اگه جعبه کادو رو در کمتر از 5 ثانیه پیدا کنی معرکه ای!
روزی او با پرداخت رشوه به ماموران فرعون زمین های مرا به نام خودش ثبت کرد و مقابل چشمانم به همسر و دخترم تجاوز کرد و بعد از اینکه گوش ها و بینی مرا برید و مر برای کار اجباری به معدن فرستاد .
سالهای سال از دختر و همسرم بهره برداری کرد و آنها را به عنوان خدمتکار فروخت و الان از سرنوشت آنها اطلاعی ندارم ، اکنون از از معدن رها شده ام ، شنیده ام آن شخص مرده است و برای همین آمده ام ببینم خدایان روی قبر او چه نوشته اند …
جالبه: داستان دانایی بهلول و حال گیری سفیر عثمانی!
سینوهه با برده به شهر مردگان (قبرستان) می رود و قبرنوشته ی آن مرد را اینگونه می خواند :
او انسان شریف و درستکاری بود که همواره در زندگی اش به مستمندان کمک می کرد و ناموس مردم در کنار او آرامش داشت و او زمین های خود را به فقرا می بخشید و هر گاه کسی مالی را مفقود می نمود , او از مال خودش ضرر آن شخص را جبران می کرد و او اکنون نزد خدای بزگ مصر (آمون) است و به سعادت ابدی رسیده است…
تست قدرت دید: اگه ماهی خندان رو توی تصویر ببینی چشمات عقابیه!
در این هنگام , برده شروع به گریه می کند و می گوید : آیا او انقدر انسان درستکار و شریفی بود و من نمی دانستم؟ درود خدایان بر او باد …. ای خدای بزرگ ای آمون مرا به خاطر افکار پلیدی که در مورد این مرد داشتم ببخش…
سینوهه با تعجب از برده می پرسد که چرا علیرغم این همه ظلم و ستمی که بر تو روا شده ، باز هم فکر می کنی او انسان خوب و درستکاری بوده است؟
و برده این جمله تاریخی را می گوید که: وقتی خدایان بر قبر او اینگونه نوشته اند ، من حقیر چگونه می توانم خلاف این را بگویم ؟
و سینوهه بعد ها در یادداشت هایش وقتی به این داستان اشاره می کند …
می نویسد : آنجا بود که پی بردم داستان تاریخی حماقت بشر انتها ندارد!!!!!
سینوهه: شخصیتی است که در هنگام تولد او را در یک سبد دست باف گذاشته و به رود نیل سپردهاند و خانوادهای فقیر او را یافته و به فرزندی بزرگ میکنند. سینوهه در ادامه به مقام کاهنی و پزشکی (مخصوصِ فرعون) میرسد.
برایتان جالب خواهد بود
داستان مرد چهار زنه و عشق شدید به زن چهارم!
یه اشتباهی توی تصویر دیت عاشقانه وجود داره اگه گفتی کجا؟
چه کسی پول زن رو از داخل کیفش برداشته و باعث این جنجال شده است؟
آزمون شخصیت شناسی فانوس؛ کدومو بیشتر دوست داری؟
10 تفاوت تصویری اشیای فرهنگی مکزیک را در 20 ثانیه پیدا کنید! آیا به اندازه کافی سریع خواهید بود؟
آیا شما فرد حسودی هستید؟ با این تست شخصیت بفهمید