داستان حکیم دانا و دختر لجباز که تا مرز مردن پیش رفت!

داستان حکیم دانا و دختر لجباز قصه ای خواندنی دارد. اگر دوست دارید بدانید ماجرا از چه قرار است سرگرمی امروز گفتنی را دنبال کنید.
داستان حکیم دانا و دختر لجباز:
حکایت امروز ماجرای دختری است که از ناحیه لگن آسیب می بیند ولی اجازه نمی دهد کسی به او دست بزند تا درمانش کند تا اینکه حکیمی دانا راه درمان این دختر را پیدا می کند. داستان حکیم دانا را در ادامه بخوانید.
شاید جالب باشد: این تست شخصیت نقطه ضعف شما را در زندگی نشان می دهد: چه کسی بیش ترین ثروت را دارد؟
در زمان های قدیم یک دختر از روی اسب میافتد و استخوان لگنش از جایش در میرود. پدر دختر هر حکیمی را به نزد دخترش میبرد، دختر اجازه نمیدهد کسی دست به او بزند. هر چه به دختر میگویند حکیم ها بخاطر شغل و طبابتی که میکنند محرم بیمارانشان هستند، اما دختر زیر بار نمی رود و نمیگذارد کسی دست به لگنش بزند. به ناچار دختر هر روز ضعیف تر و ناتوانتر میشود تا اینکه یک حکیم باهوش و حاذق میگوید: «به یک شرط من حاضرم بدون دست زدن به لگن دخترتان او را مداوا کنم.» پدر دختر با خوشحالی زیاد قبول میکند و به حکیم میگوید: «شرط شما چیست؟»
همچنین جالب است: بازی فکری مثلث برای آزمایش چشمان شما طراحی شده: تعداد مثلث های تصویر چند تا است؟
حکیم میگوید: «برای این کار من احتیاج به یک گاو چاق و فربه دارم. شرط من این هست که بعد از جا انداختن لگن دخترت، گاو متعلق به خودم شود». پدر دختر با جان و دل قبول میکند و با کمک دوستان و آشنایانش چاق ترین گاو آن منطقه را به قیمت گرانی میخرد و گاو را به خانه حکیم میبرد. حکیم به پدر دختر میگوید: «دو روز دیگر دخترتان را برای مداوا به خانه ام بیاورید.»
شاید جالب باشد: معمای شناسایی مسافر بیگانه: آیا به زبل بودنتان اعتماد دارید؟ پس حدس بزنید کدام مسافر از فضا آمده؟!
پدر دختر با خوشحالی برای رسیدن به روز موعود دقیقه شماری میکند. از آن طرف حکیم به شاگردانش دستور میدهد که تا دو روز هیچ آب و علفی را به گاو ندهند. شاگردان همه تعجب میکنند و میگویند گاو به این چاقی ظرف دو روز از تشنگی و گرسنگی خواهد مرد. حکیم تاکید میکند نباید حتی یک قطره آب به گاو داده شود.
شاید جالب باشد: ضریب هوشی خود را تنها با حرکت دادن 2 چوب کبریت و اصلاح معادله ارزیابی کنید!
دو روز میگذرد گاو از شدت تشنگی و گرسنگی بسیار لاغر و نحیف میشود. خلاصه پدر دختر با تخت روان دخترش را به نزد حکیم میآورد. حکیم به پدر دختر دستور میدهد دخترش را بر روی گاو سوار کند. همه متعجب میشوند، چاره ای نمیبینند باید حرف حکیم را اطاعت کنند. بنابراین دختر را بر روی گاو سوار میکنند. حکیم سپس دستور میدهد که پاهای دختر را از زیر شکم گاو با طناب به هم گره بزنند؟ همه دستورات مو به مو اجرا میشود، حال حکیم به شاگردانش دستور میدهد برای گاو کاه و علف بیاورند.
گاو با حرص و ولع شروع میکند به خوردن علف ها، لحظه به لحظه شکم گاو بزرگ و بزرگ تر میشود، حکیم به شاگردانش دستور میدهد که برای گاو آب بیاورند. شاگردان برای گاو آب میریزند، گاو هر لحظه متورم و متورم میشود و پاهای دختر هر لحطه تنگ و کشیده تر میشود دختر از درد جیغ میکشد. حکیم کمی نمک به آب اضاف میکند گاو با عطش بسیار آب مینوشد. حالا شکم گاو به حالت اول برگشته که ناگهان صدای ترق جا افتادن باسن دختر شنیده میشود.
ببینید: سوال هوش ریاضی اعداد مخصوص نوجوانان باهوش است، آیا شما قادر هستید به جواب برسید؟
جمعیت فریاد شادی سر میدهند. دختر از درد غش میکند و بیهوش میشود. حکیم دستور میدهد پاهای دختر را باز کنند و او را بر روی تخت بخوابانند. یک هفته بعد دختر خانم مثل روز اول سوار بر اسب به تاخت مشغول اسب سواری میشود و گاو بزرگ متعلق به حکیم میشود. آن حکیم ابوعلی سینا بوده است. آیا از داستان حکیم دانا و دختر لجباز خوشتان آمد؟
پیشنهاد می شود: یه شکل هندسی انتخاب کن و بفهم چی تو زندگیت از دست دادی تا یه چیزی به دست بیاری؟
ضرب المثل چیست؟
تاریخ پیدایش امثال و حکم به مدت ها پیش بر می گردد چنانچه از قدیم الایام جملات و ماجراهایی وجود داشتد که بخاطر یک اتفاق بازگو می شدند و ربطی به این اتفاقی که افتاده بود داشته است،تا پیش از این تاریخچه ضرب المثل هایی راکه با عنوانی رواج داشته اند بررسی می کردیم اما در این مطلب قصد داریم خوده ضرب المثل را ریشه یابی کنیم و ببینیم تاریخچه ضرب المثل چیست.
ضرب المثل گونه ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن ها نهفته است. بسیاری از این داستان ها از یاد رفته اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با این حال، در سخن به کار می رود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضرب المثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی:داستان زدن) است.
شاید جالب باشد: آزمون شناسایی تفاوت میز میوه ها: 10 تفاوت پیدا کنید و مهارت مشاهده خود را اندازه بگیرید!
کلمه” مثل ” عربی است و کلمه فارسی آن “ متل ” است . وقتی مثل گفتن صورت بی ادبانه پیدا کند آن را متلک می گویند .
در همه زبانهای دنیا ضرب المثل فراوان است . بعضی از مثل ها در همه زبانها به هم شباهت دارند .
هر قدر تاریخ تمدن ملتی درازتر باشد بیشتر حادثه در آن پیدا شده و مثل های بیشتری در آن وجود دارد و در زبان فارسی نیز ده ها هزار ضرب المثل وجود دارد .
جالب است بخوانید: از چشمم بدی دیدم از شما ندیدم: داستان جالب مهمان سمج
بررسی نظر کارشناسان در مورد ضرب المثل
دانشمندان و زبان شناسان نامدار هنوز تعریفی جامع و کامل برای کلمهٔ ضرب المثل نیافته اند. گرچه در این راستا تحقیقات بسیار ارزشمندی انجام و تفاسیر معتبری نیز ارائه شده است. علامه علی اکبر دهخدا در مقدمه امثال و حکم چنین می نویسد:
در زبان فرانسوی هفده لغت یافت می شود که در فرهنگ های عربی و فارسی همه آنها را «مثل» ترجمه کرده اند و در فرهنگ های بزرگ فرانسوی تعریف هائی که برای آنها نوشته اند مقنع نیست و نمی توان با آن تعریفات، آنها را از یکدیگر تمیز داد.
محقق معروف (Archer Taylor) که تحقیقاتش در اوائل قرن بیستم تأثیری شگرف در این زمینه داشته است، نتوانست تعریفی جهانشمول برای امثال و حکم پیدا کند.
پیشنهاد می شود: ستاره های دیزنی در جهان امروز اگر بودند چه رنج هایی می کشیدند؟!
وی در کتاب معروف خود اظهار می کند که تعریفی برای امثال و حکم نمی تواند وجود داشته باشد. با این وجود تعاریف مختلفی از گذشته تا حال ارائه شده است که مهم ترین آنها تعریف (Friedrich Seiler) می باشد. وی امثال و حکم(ضرب المثل) را چنین تعریف کرده است:
سخنان برجسته، روشن و پند آمیز و مستقل که در زبان مردم رایج است.
ضرب المثل سخن کوتاه و مشهوری است که به قصه ای عبرت آمیز اشاره می کند
اینم جالبه: داستان ضرب المثل کلاهش پس معرکه س: تلاش نافرجام شعبده بازها
مثل ها چند نوعند ؟
• عبارت مثل گاهی کوتاه است و در دو یا سه کلمه خلاصه می شود مانند (فیل و فنجان ) که می فهماند دو چیز از جهت کوچکی و بزرگی با هم تناسب ندارند . این مثل در اصل دارای 5 کلمه بوده ( آب دادن فیل با فنجان ) ولی معمولا با همان دو کلمه به اصل مثل اشاره میکند .
• عبارت مثل گاهی دراز است مانند ( آفتابه و لولهنگ هر دو یک کار را می کنند ولی ارزش آنها وقت گرو گذاشتن معلوم می شود ) چون لولهنگ از سفال ساخته شده ارزشش از آفتابه که از مس است کمتر است .
• مثل گاه یک عبارت ساده است و گاه یک خط شعر
( شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ اپ خورد گه دانه دانه )
از دست ندهید: معمای زن و شوهر پول پرست یک چالش بینایی با 3 تفاوت که محال است زیر 5 ثانیه پیدا کنید!
ضرب المثل در لغت به معنای مثال زدن است. مردم در گفتگوهایشان برای اینکه منظور خود را بهتر بفهمانند، از ضرب المثل ها استفاده می کنند. ضرب المثل می تواند یک بیت شعر یا فقط یک مصراع شعر یا جمله ای معروف باشد.مثلاً وقتی کسی می گوید:« دو مار از یک سوراخ در نمیآید که یکیش ترکی بخواند یکیش فارسی»، منظورش اینست که فرزندان یک پدر و مادر برابرند و بر یکدیگر برتری ندارند. یا وقتی می خواهند بگویند کاری خیلی بد بوده و مورد تأیید هیچکس نیست ، می گویند :« سگ از جاش پا می شود ، بد می گوید یا تف و لعنت می کند.»
دیگر داستان ها:
این هم جالبه: آزمون شناسایی تفاوت گربه ها را فقط افراد با بینایی قوی در کمتر از 30 ثانیه پیدا می کنند!
شاید جالب باشد: آزمون شناسایی میز بستنی: کدوم یکی تو این میز پر از بستنی جفت نداره؟
کار نیکو کردن از پر کردن است یعنی چه؟ داستان جلب توجه های بهرام گور برای کنیز چینی زیبارو!
حکایت ملانصرالدین و ثروت بادآورده
عالی بود ممنونم از لطفتون
تشکرسپاسگزارم خانم محبی ازانتشارمطلب داستان قدیمی طب سنتی هوشمندانه مرحوم ابوعلی سیناپدرعلم طب سنتی بسیار مفید وآموزنده وکارگشاه ست