داستان ضرب المثل در دروازه رو می شه بست، اما دهان مردم را نه!
داستان ضرب المثل در دروازه رو می شه بست، اما دهان مردم را نه را می دانید؟ در سرگرمی امروز با معانی و داستان ضرب المثل قدیمی ” در دروازه رو می شه بست، اما دهان مردم را نه ” آشنا می شوید بنابراین با گفتنی همراه باشید.
پیشنهاد می شود: ستاره های دیزنی در جهان امروز اگر بودند چه رنج هایی می کشیدند؟!
معنی ضرب المثل در دروازه رو می شه بست، اما دهان مردم را نه
پیشنهاد می شود: اگر آدم شناسیت خوبه بگو کدوم پرستار بی رحم به احتمال زیاد قاتله؟ عده کمی قادر به یافتن پاسخ هستند!
۱- یعنی هر کاری انجام بدهی مردم اظهار نظر می کنند و حرف در می آورند.
۲- دروازه به آن بزرگی را می توان بست ولی دهان مردم بسته شدنی نیست!
۳- یعنی اگر کاری را درست انجام دادی به حرف مردم توجهی نکن چون در هر صورت حرف در می آورند.
۴- موفقیت یعنی به نیش و کنایه مردم توجهی نکنی.
۵- برای تاکید بر عمل درست خود بدون تاثیرپذیری از اطرافیان اشاره دارد.
شاید جالب باشد: ضریب هوشی خود را تنها با حرکت دادن 2 چوب کبریت و اصلاح معادله ارزیابی کنید!
داستان ضرب المثل در دروازه رو می شه بست، اما دهان مردم را نه
یکی از نصیحت های حکیمانۀ لقمان به فرزندش این بود که در اعمال و رفتارش فقط خشنودی خدا و رضای وجدان را منظور دارد. از تشویق مردم مغرور نشود و تعریض و کنایۀ عیب جویان و خرده گیران را با خونسردی و بی اعتنایی تلقی کند. پسر لقمان که چون پدرش اهل چون و چرا بود برای اطمینان خاطر شاهد عینی خواست تا فروغ حکمت پدر از روزنۀ دیده بر دل و جانش روشنی بخشد.
ببینید: سوال هوش ریاضی اعداد مخصوص نوجوانان باهوش است، آیا شما قادر هستید به جواب برسید؟
لقمان حکیم گفت: هم اکنون ساز و برگ سفر بساز و مرکب را آماده کن تا در طی سفر پرده از این راز بردارم. فرزند لقمان دستور پدر را به کار بست و چون مرکب را آماده ساخت لقمان سوار شد و پسر را فرمود تا به دنبال او روان گشت. در آن حال بر قومی بگذشتند که در مزارع به زراعت مشغول بودند. قوم چون در ایشان بنگریستند زبان به اعتراض بگشودند و گفتند:”زهی مرد بی رحم و سنگین دل که خود لذت سواری همی چشد و کودک ضعیف را به دنبال خود پیاده می کشد.
شاید جالب باشد: فقط افراد زبل می توانند این معما را حل کنند! همسر سابق آقا کیه؟!
در این هنگام لقمان پسر را سوار کرد و خود پیاده در پی او روان شد و همچنان می رفت تا به گروهی دیگر بگذشت. این بار چون نظارگان این حال بدیدند زبان اعتراض باز کردند که: این پدر مغفل را بنگرید که در تربیت فرزند چندان قصور کرده که حرمت پدر را نمی شناسد و خود که جوان و نیرومند است سوار می شود و پدر پیر و موقر خویش را پیاده از پی همی ببرد.
در این حال لقمان نیز در ردیف فرزند سوار شد و همی رفت تا به قومی دیگر بگذشت. قوم چون این حال بدیدند از سر عیب جویی گفتند: زهی مردم بی رحم که هر دو بر پشت حیوانی ضعیف برآمده و باری چنین گران بر چارپایی چنان ناتوان نهاده اند در صورتی که اگر هر کدام از ایشان به نوبت سوار می شدند هم خود از زحمت راه می رستند و هم مرکبشان از بارگران به ستوه نمی آمد.
همچنین ببینید: معمای چالشی سن: وقتی پدرم 31 ساله بود من 8 ساله بودم. اکنون او دو برابر من سن دارد. من چند ساله هستم؟
دراین هنگام لقمان و پسر هر دو از مرکب به زیر آمدند و پیاده روان شدند تا به دهکده ای رسیدند. مردم دهکده چون ایشان را بر آن حال دیدند نکوهش آغاز کردند و از سر تعجب گفتند: این پیر سالخورده و جوان خردسال را بنگرید که هر دو پیاده می روند و رنج راه را بر خود می نهند در صورتی که مرکب آماده پیش رویشان روان است، گویی که ایشان این چارپا را از جان خود بیشتر دوست دارند.
چون کار سفر پدر و پسر به این مرحله رسید لقمان با تبسمی آمیخته به تحسر فرزند را گفت: این تصویری از آن حقیقت بود که با تو گفتم و اکنون تو خود در طی آزمایش و عمل دریافتی که خشنود ساختن مردم و بستن زبان عیب جویان و یاوه سرایان امکان پذیر نیست و از این رو مرد خردمند به جای آنکه گفتار و کردار خود را جلب رضا و کسب ثنای مردم قرار دهد می باید تا خشنود وجدان و رضای خالق را وجهۀ همت خود سازد و در راه مستقیمی که می پیماید به تمجید و تحسین بهمان و توبیخ و تقریع فلان گوش فرا ندهد.
جالب است بخوانید: از چشمم بدی دیدم از شما ندیدم: داستان جالب مهمان سمج
ضرب المثل چیست؟
تاریخ پیدایش امثال و حکم به مدت ها پیش بر می گردد چنانچه از قدیم الایام جملات و ماجراهایی وجود داشتد که بخاطر یک اتفاق بازگو می شدند و ربطی به این اتفاقی که افتاده بود داشته است،تا پیش از این تاریخچه ضرب المثل هایی راکه با عنوانی رواج داشته اند بررسی می کردیم اما در این مطلب قصد داریم خوده ضرب المثل را ریشه یابی کنیم و ببینیم تاریخچه ضرب المثل چیست.
همچنین جالب است: آزمون پیدا کردن عدد1114.! آیا می توانید در 10 ثانیه عدد 1114 را پیدا کنید؟
ضرب المثل گونه ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن ها نهفته است. بسیاری از این داستان ها از یاد رفته اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با این حال، در سخن به کار می رود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضرب المثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی:داستان زدن) است.
کلمه” مثل ” عربی است و کلمه فارسی آن “ متل ” است . وقتی مثل گفتن صورت بی ادبانه پیدا کند آن را متلک می گویند .
در همه زبانهای دنیا ضرب المثل فراوان است . بعضی از مثل ها در همه زبانها به هم شباهت دارند .
هر قدر تاریخ تمدن ملتی درازتر باشد بیشتر حادثه در آن پیدا شده و مثل های بیشتری در آن وجود دارد و در زبان فارسی نیز ده ها هزار ضرب المثل وجود دارد .
اینم جالبه: داستان ضرب المثل کلاهش پس معرکه س: تلاش نافرجام شعبده بازها
مثل ها چند نوعند ؟
• عبارت مثل گاهی کوتاه است و در دو یا سه کلمه خلاصه می شود مانند (فیل و فنجان ) که می فهماند دو چیز از جهت کوچکی و بزرگی با هم تناسب ندارند . این مثل در اصل دارای 5 کلمه بوده ( آب دادن فیل با فنجان ) ولی معمولا با همان دو کلمه به اصل مثل اشاره میکند .
• عبارت مثل گاهی دراز است مانند ( آفتابه و لولهنگ هر دو یک کار را می کنند ولی ارزش آنها وقت گرو گذاشتن معلوم می شود ) چون لولهنگ از سفال ساخته شده ارزشش از آفتابه که از مس است کمتر است .
این هم جالب است: تست بینایی بز کوهی: یک بز کوهی در بین صخره ها پنهان شده، آیا چشمانی به تیزی یه نوجوون داری؟
• مثل گاه یک عبارت ساده است و گاه یک خط شعر
( شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ اپ خورد گه دانه دانه )
ضرب المثل در لغت به معنای مثال زدن است. مردم در گفتگوهایشان برای اینکه منظور خود را بهتر بفهمانند، از ضرب المثل ها استفاده می کنند. ضرب المثل می تواند یک بیت شعر یا فقط یک مصراع شعر یا جمله ای معروف باشد.مثلاً وقتی کسی می گوید:« دو مار از یک سوراخ در نمیآید که یکیش ترکی بخواند یکیش فارسی»، منظورش اینست که فرزندان یک پدر و مادر برابرند و بر یکدیگر برتری ندارند. یا وقتی می خواهند بگویند کاری خیلی بد بوده و مورد تأیید هیچکس نیست ، می گویند :« سگ از جاش پا می شود ، بد می گوید یا تف و لعنت می کند.»
شاید جالب باشد: هوش تصویری زن بیخیال : کدام زن حامله نادان تر است؟
بررسی نظر کارشناسان در مورد ضرب المثل
دانشمندان و زبان شناسان نامدار هنوز تعریفی جامع و کامل برای کلمهٔ ضرب المثل نیافته اند. گرچه در این راستا تحقیقات بسیار ارزشمندی انجام و تفاسیر معتبری نیز ارائه شده است. علامه علی اکبر دهخدا در مقدمه امثال و حکم چنین می نویسد:
در زبان فرانسوی هفده لغت یافت می شود که در فرهنگ های عربی و فارسی همه آنها را «مثل» ترجمه کرده اند و در فرهنگ های بزرگ فرانسوی تعریف هائی که برای آنها نوشته اند مقنع نیست و نمی توان با آن تعریفات، آنها را از یکدیگر تمیز داد.
شاید جالب باشد: تست بینایی رادیوی متفاوت؛تیزبینی خودت را با پیدا کردن رادیوی متفاوت به رخ دوستات بکش!
محقق معروف (Archer Taylor) که تحقیقاتش در اوائل قرن بیستم تأثیری شگرف در این زمینه داشته است، نتوانست تعریفی جهانشمول برای امثال و حکم پیدا کند.
وی در کتاب معروف خود اظهار می کند که تعریفی برای امثال و حکم نمی تواند وجود داشته باشد. با این وجود تعاریف مختلفی از گذشته تا حال ارائه شده است که مهم ترین آنها تعریف (Friedrich Seiler) می باشد. وی امثال و حکم(ضرب المثل) را چنین تعریف کرده است:
سخنان برجسته، روشن و پند آمیز و مستقل که در زبان مردم رایج است.
ضرب المثل سخن کوتاه و مشهوری است که به قصه ای عبرت آمیز اشاره می کند
مطالب جالب دیگر:
این هم جالبه: تست شخصیت شکوفه: یک شکوفه رو انتخاب کن تا بهت بگم چه تاثیری روی جنس مخالف داری!
آزمون هوش گل و برگ: آیا شما فردی باهوش هستید؟ پاسخ معادله چند می شود؟
داستان ضرب المثل مرغ همسایه غاز است
داستان حکیم دانا و دختر لجباز که تا مرز مردن پیش رفت!