داستان روباه و خروس؛حکایتی از مرزبان نامه
داستان روباه و خروس: یکی از آثار ارزندۀ نثر فارسی کتاب ارزشمند مرزباننامه، بازنگاشتۀ خامۀ نویسنده و گوینده و ادیب توانا سعدالدین وراوینی است که در نیمۀ اول قرن هفتم هجری، میان سالهای 617 – 622 از گویش طبری باستان به زبان پارسی دری، آراسته به صنایع لفظی و معنوی و اشعار تازی و پارسی و امثال و حکم و اخبار ترجمه شد.
این ترجمه در حالی انجام میشد که دویست و اند سال از تاریخ تألیف متن طبری آن توسط مرزبان بن رستم، یکی از شاهزادگان طبرستان میگذشت. مرزباننامه از لحاظ شیوۀ نثرنویسی پیرو سبک نصرالله بن عبدالحمید منشی، مترجم کلیله و دمنه از عربی به فارسی است و وراوینی خود صریحاً در مقدمۀ آن به تأثیری که از این اثر ارجمند پذیرفته، اشاره کرده است.
پیشنهاد می شود: تست بینایی شیر متفاوت؛ فقط افراد چشم عقابی و زبل میتونن، تو 10 ثانیه شیر متفاوت را پیدا کنند!
داستان زیر حکایتی شیرین از این کتاب است که بارها به بیانهای مختلف روایت شده است. این حکایات از جنبههای مختلف از جمله شیوۀ قصهنویسی و داستانگویی قابل توجه است که ما اینجا به فارسی روان برگردانده ایم .در بخش سرگرمی با معانی و مفهوم اصلی این ضرب المثل ایرانی و قدیمی آشنا می شوید با مجله گفتنی همراه باشید.
شاید جالب باشد: تست شخصیت: اولین چیزی که در تصویر می بینید می تواند شخصیت شما را آشکار کند
داستان روباه و خروس
یکی بود یکی نبود خروسی بود دنیا دیده که چند مرتبه دچار مکر روباه شده بود و هر با ترفندی از چنگ روباه در رفته بود،روزی در بیرون ده مشغول دانه خوردن بود که از دور مشاهده کرد روباهی به سمتش بدو بدو ميآيد .
خروس نتوانست بگریزد و خود را به ده برساند. مجبور به بالای درخت نارون کهنسالی که در آن نزدیکی بود پرید.
روباه پائین درخت آمد و گفت:ای خروس! به چه دلیل تا مرا دیدی بالای درخت پریدی؟
خروس گفت: پس می خواستی بیایی و دست به گردنت شوم.
گفت:آره مگر خبر نداری؟ که پادشاه توی بازار و کوی و بَرزن جارچی فرستاده است که تا باد به پرچم ما می خورد اصلاً جنبده و جانوری نباید به زیر دست و ضعیف تر از خود ظلم کند، باید از این پس گرگ و میش از یک چشمه آب بخورند و کفتر و باز توی یک لانه بخوابند.
بخوانید: بینوا ترین و افسانه ای ترین حیواناتی که منقرض شده اند!
اکنون تو هم باید بیایی پائین پا به پا با هم گردش کنیم.
خروس گفت: گردش و تماشا، گروهی خوب است نه دو نفری. یکم دست نگه دار بگذار آن دو سه تا جانوری که دارندمثل باد به طرف ما می دوند برسند تا با هم گردش کنیم.
روباه گفت چه جانورهایی هستند.
خروس گفت:” بدنشان شبیه به گرگ استولی گوش و دمشان از گوش و دم گرگ دراز تر است”.
گفت:” احتمالا سگ های گله هستند؟”
خروس گفت :”شاید”
روباه تا فهمید سگ های گله هستند پا را گذاشت به فرار.
خروس گفت:” چرا فرار می کنی؟”
گفت:” برای این که من با سگ گله میانه ای ندارم. ”
خروس گفت:” مگر تو نگفتی که پادشاه جارچی فرستاده که جانوری به جانوری ظلم نکند؟”
گفت:” این ها توی بیابان بوده اند و از دستور توی شهر پادشاه بی خبرند و نشنیده اندو مرا پاره پاره ميکنند . این را گفت و از چشم پنهان شد.
همچنین ببینید: آزمون نجات از سه در؛به نظر شما کدام درب خطر کم تری دارد و میتوان از آن جان سالم به در برد؟
ضرب المثل چیست؟
تاریخ پیدایش امثال و حکم به مدت ها پیش بر می گردد چنانچه از قدیم الایام جملات و ماجراهایی وجود داشتد که بخاطر یک اتفاق بازگو می شدند و ربطی به این اتفاقی که افتاده بود داشته است،تا پیش از این تاریخچه ضرب المثل هایی راکه با عنوانی رواج داشته اند بررسی می کردیم اما در این مطلب قصد داریم خوده ضرب المثل را ریشه یابی کنیم و ببینیم تاریخچه ضرب المثل چیست.
حتمن ببین: تست هوش ریاضی دنباله اعداد؛ به نظر شما در این تست هوش چه عددی باید قرار بگیرد؟
ضرب المثل گونه ای از بیان است که معمولاً تاریخچه و داستانی پندآموز در پس بعضی از آن ها نهفته است. بسیاری از این داستان ها از یاد رفته اند، و پیشینهٔ برخی از امثال بر بعضی از مردم روشن نیست؛ با این حال، در سخن به کار می رود. شکل درست این واژه «مَثَل» است و ضرب در ابتدای آن اضافه است. به عبارتِ دیگر، «ضرب المثل» به معنای مَثَل زدن (به فارسی:داستان زدن) است.
کلمه” مثل ” عربی است و کلمه فارسی آن “ متل ” است . وقتی مثل گفتن صورت بی ادبانه پیدا کند آن را متلک می گویند .
در همه زبانهای دنیا ضرب المثل فراوان است . بعضی از مثل ها در همه زبانها به هم شباهت دارند .
هر قدر تاریخ تمدن ملتی درازتر باشد بیشتر حادثه در آن پیدا شده و مثل های بیشتری در آن وجود دارد و در زبان فارسی نیز ده ها هزار ضرب المثل وجود دارد.
بخوانید: حکایت ضرب المثل از این ستون به آن ستون فرج است!
مثل ها چند نوعند ؟
• عبارت مثل گاهی کوتاه است و در دو یا سه کلمه خلاصه می شود مانند (فیل و فنجان ) که می فهماند دو چیز از جهت کوچکی و بزرگی با هم تناسب ندارند . این مثل در اصل دارای 5 کلمه بوده ( آب دادن فیل با فنجان ) ولی معمولا با همان دو کلمه به اصل مثل اشاره میکند .
• عبارت مثل گاهی دراز است مانند ( آفتابه و لولهنگ هر دو یک کار را می کنند ولی ارزش آنها وقت گرو گذاشتن معلوم می شود ) چون لولهنگ از سفال ساخته شده ارزشش از آفتابه که از مس است کمتر است .
• مثل گاه یک عبارت ساده است و گاه یک خط شعر
( شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ اپ خورد گه دانه دانه )
همچنین بخوانید: داستان و ضرب المثل به روباه گفتند: شاهدت کیه! گفت: دُمم
ضرب المثل در لغت به معنای مثال زدن است. مردم در گفتگوهایشان برای اینکه منظور خود را بهتر بفهمانند، از ضرب المثل ها استفاده می کنند. ضرب المثل می تواند یک بیت شعر یا فقط یک مصراع شعر یا جمله ای معروف باشد.مثلاً وقتی کسی می گوید:« دو مار از یک سوراخ در نمیآید که یکیش ترکی بخواند یکیش فارسی»، منظورش اینست که فرزندان یک پدر و مادر برابرند و بر یکدیگر برتری ندارند. یا وقتی می خواهند بگویند کاری خیلی بد بوده و مورد تأیید هیچکس نیست ، می گویند :« سگ از جاش پا می شود ، بد می گوید یا تف و لعنت می کند.»
مطالبی که دیگران دوست داشتند:
همچنین بخوانید: حکایت ضرب المثل نرود میخ آهنین در سنگ!
همچنین بخوانید: داستان ضرب المثل دم روباه از زرنگی در تله است!
پیشنهاد می شود: تست تفاوت تصویری دخترک بازیگوش،اگر چشمان تیزی داری تفاوتها را در مدت 15 ثانیه پیدا کن؟
کدام زوج فقیر است؟ اگر باهوشی بگو چرا؟
کدوم یکی زن شوهرش رو دور می زنه و بهش وفادار نیست؟
اگر زرنگ هستید سریعا بگویید مرد با کدام یک ازدواج خواهد کرد؟!